header_background

دادگاه تجدید نظر  چیست | مراحل و نحوه رسیدگی

دادگاه تجدید نظر  چیست | مراحل و نحوه رسیدگی

فهرست مطالب

دادگاه تجدید نظر 


«تصور کنید در یک پرونده حقوقی یا کیفری، رای دادگاه بدوی صادر شده ولی حس می‌کنید حق شما رعایت نشده است. شاید این سوال به ذهنتان برسد: «آیا راهی هست تا دوباره به این پرونده رسیدگی شود؟». بسیاری از افراد در چنین شرایطی درمی‌یابند که نهادی به نام دادگاه تجدید نظر وجود دارد که می‌تواند گره‌گشا باشد. اما پرسش‌های گوناگونی مطرح است؛ از جمله این‌که آیا دادگاه تجدیدنظر حضوری است؟ چه زمانی طرفین احضار می‌شوند؟ در چه مواردی می‌توان به رای قطعی اعتراض کرد؟ و پرسش‌های دیگر. هدف از این مقاله، پاسخ‌گویی به این پرسش‌ها و شفاف‌سازی روند دادرسی تجدیدنظر در سیستم قضایی است. در ادامه، به شکل ساده و روان به بررسی مهم‌ترین مباحث مرتبط با دادگاه تجدیدنظر می‌پردازیم و سعی می‌کنیم تمامی دغدغه‌های شما را در این زمینه برطرف کنیم.

 

دادگاه تجدید نظر چیست؟

در نظام قضایی کشور، دادگاه تجدیدنظر شورایی است که بالاتر از دادگاه بدوی قرار دارد. اگر شخصی به رأی صادرشده از دادگاه بدوی اعتراض داشته باشد و آن رأی در چارچوب قوانین قابلیت رسیدگی مجدد را داشته باشد، این مرجع تصمیم می‌گیرد که آیا اعتراض فرد درست است یا خیر. در واقع، دادگاه تجدیدنظر فرصتی برای بررسی دوباره پرونده‌های حقوقی و کیفری به شمار می‌رود تا در صورت وجود خطا یا عدم دقت در رسیدگی بدوی، تصمیم دیگری اتخاذ شود.

این دادگاه‌ها معمولاً در مرکز هر استان تشکیل می‌شوند و شامل یک رئیس و دو مستشار هستند. البته در برخی استان‌ها، بر پایه حجم پرونده‌ها، تعداد شعب دادگاه تجدیدنظر افزایش یافته است. تصمیم‌گیری در این مرجع ممکن است حضوری یا گاهاً غیرحضوری صورت بگیرد که در بخش‌های بعدی درباره آن توضیح خواهیم داد.

 

آرای قابل تجدید نظر کدامند؟

در قوانین کشور ما، اصل بر قطعیت رأی دادگاه است؛ یعنی هرگاه دادگاهی رایی صادر کند، در نگاه نخست باید آن رای را نهایی دانست. ولی قانون‌گذار برای عدالت بیشتر و جلوگیری از اشتباه، مواردی را پیش‌بینی کرده که در آن‌ها امکان اعتراض و درخواست تجدیدنظر وجود دارد. برخی از مهم‌ترین این موارد عبارت‌اند از:

  1. دعاوی مالی که ارزش دعوا بیش از سه میلیون ریال باشد.

  2. دعاوی و احکام غیر مالی؛ مانند اختلافات مربوط به مسائل خانوادگی یا احکام راجع به وضعیت اشخاص.

  3. متفرعات دعوا؛ وقتی اصل دعوا قابل اعتراض باشد، هزینه‌های جانبی مثل خسارات دادرسی یا موارد دیگر را نیز می‌توان در دادگاه تجدیدنظر مطرح کرد.

  4. برخی قرارها؛ مانند قرار رد دعوا، قرار عدم اهلیت یکی از طرفین یا قرار سقوط دعوا. اگر حکم اصلی مربوط به این موارد در دسته آرای قابل اعتراض باشد، خود این قرارها هم قابل تجدیدنظرخواهی هستند.

هرچند موارد یادشده گستردگی زیادی دارند، اما در مجموع باید دانست که قانون مشخص کرده چه احکامی می‌توانند مورد بازبینی واقع شوند تا مسیر دادرسی مسیر درست‌تری را طی کند.

 

احضار طرفین در دادگاه تجدید نظر

پس از ثبت درخواست تجدیدنظرخواهی توسط شاکی یا خوانده، دادگاه تجدیدنظر در صورت نیاز زمان رسیدگی را تعیین می‌کند. در همین مرحله، امکان ارسال احضاریه به طرفین وجود دارد. اگر دادگاه حضور یکی از طرفین را لازم بداند و آن فرد نتواند در دادگاه حاضر شود (مثلاً به خاطر بیماری)، ممکن است دادگاه به شکل غیرحضوری موضوع را بررسی کند. همچنین در فرضی که احضاریه به طرف خوانده ابلاغ نشود، ممکن است رأی غیر حضوری صادر شود.

هرگاه محکوم‌علیه (کسی که حکم علیه او صادر شده) در هیچ‌یک از جلسات حاضر نشود و لایحه دفاعی هم اعلام نکند، رأی در غیاب او صادر می‌گردد. در این حالت، امکان اعتراض به رأی غیابی وجود دارد؛ البته این اعتراض باید در محدوده زمانی ۲۰ روز از ابلاغ رأی (برای افراد داخل ایران) و در بازه ۲ ماه (برای افراد خارج از کشور) صورت بگیرد. به همین دلیل، لازم است اشخاص، ابلاغیه‌ها را پیگیری کنند تا در زمان معین اعتراض خود را مطرح کنند.

 

ضرورت تشکیل جلسه رسیدگی در دادگاه تجدید نظر

گاهی پرسیده می‌شود: «آیا نیاز است دادگاه تجدیدنظر حتماً یک جلسه رسیدگی کامل برگزار کند؟». پاسخ به تشخیص شرایط پرونده بازمی‌گردد. اگر قاضیان دادگاه تجدیدنظر احساس کنند در پرونده ابهامات زیادی وجود دارد یا تحقیقات پیشین ناقص بوده، ممکن است پرونده را دوباره به دادگاه بدوی بفرستند تا تحقیقات تکمیلی صورت گیرد. حتی ممکن است تصمیم بگیرند خودشان نیز نشستی برگزار کنند تا ابهامات برطرف شود.

البته، در پاره‌ای از پرونده‌ها مدارک و مستندات به قدری کامل است که نیاز به برگزاری جلسه اضافی دیده نمی‌شود. در چنین مواردی، دادگاه تجدیدنظر بدون تشریفات خاص و صرفاً براساس سوابق موجود، حکم صادره از دادگاه بدوی را تأیید یا رد یا اصلاح می‌کند. به همین خاطر، اگر فردی قصد اعتراض دارد، باید از همان مرحله بدوی، تمامی مدارک و شواهد را تنظیم کند تا در مرحله تجدیدنظر، زمان رسیدگی کوتاه‌تر باشد.

 

تاثیر رای بدوی در دادگاه تجدید نظر

رای بدوی در حقیقت شالوده رسیدگی بعدی است. زیرا دادگاه تجدیدنظر نخست بررسی می‌کند که آیا اساساً دادگاه بدوی در تعیین حکم دچار اشتباه شده است یا خیر.

چند سناریو قابل طرح است:

  1. تأیید رأی بدوی: اگر دادگاه تجدیدنظر ببیند همه چیز درست پیش رفته و شواهد و دلایل، رای صادر شده را توجیه می‌کنند، رای بدوی تایید می‌شود. در این صورت حکم قطعی خواهد شد و گزینه دیگری جز اجرا باقی نمی‌ماند (مگر در شرایط استثنایی نظیر فرجام‌خواهی یا اعاده دادرسی).

  2. رد رای بدوی: اگر دادگاه تجدیدنظر رای را مغایر قانون ببیند یا عدم رعایت تشریفات مقرر تشخیص دهد، ممکن است رأی ابطال شود و پرونده‌ را دوباره به مرجع بدوی بسپارد یا خودش رای جدید دهد.

  3. اصلاح رأی: گاهی رأی دارای نوعی خطای جزیی در محاسبات یا مسائل شکلی است که دادگاه تجدیدنظر آن را اصلاح می‌کند. در این حالت، اصل رأی دست‌نخورده باقی می‌ماند ولی بخش‌هایی از آن تغییر پیدا می‌کند.

بنا بر قانون، اگر قرار باشد رایی در دادگاه بدوی مجموع شرایط لازم را نداشته باشد، دادگاه تجدیدنظر اختیار دارد بررسی دوباره ای صورت دهد و به شکلی جامع تصمیم بگیرد.

 

مدت زمان رای دادگاه تجدید نظر

قانون دوره مشخص و ثابتی را به عنوان ضرب‌الاجل برای صدور رای در دادگاه تجدیدنظر تعیین نکرده است. این بازه زمانی به حجم پرونده‌ها و میزان مشغله هر شعبه بستگی دارد. در برخی شعب که تعداد پرونده‌ها کمتر است، طبیعی است که رسیدگی سریع‌تر انجام می‌شود و رأی نهایی زودتر صادر می‌شود. ولی در شعب شلوغ احتمال دارد فرآیند رسیدگی طولانی‌تر شود ولی معمولا ظرف یکماه رای تجدید نظر صادر می شود 

افزون بر این، در صورت وجود مواردی نظیر اعاده تحقیقات یا بررسی‌های تکمیلی، ممکن است چند ماه زمان ببرد تا پرونده تکمیل شود. به طور کلی، باید دانست که دادگاه تجدیدنظر همانند دیگر مراجع قضایی تلاش دارد هرچه سریع‌تر تصمیم‌گیری کند اما واقعیت آن است که حجم کاری بالا یا شرایط ویژه هر پرونده در میزان سرعت صدور حکم اثر زیادی دارد.

 

آیا به رای قطعی دادگاه تجدید نظر میتوان اعتراض کرد؟

در نگاه نخست، حکم صادره در این مرجع پایان راه است و اصولاً آرای دادگاه تجدیدنظر قطعی محسوب می‌شوند. هرچند اگر این حکم به شکل غیابی باشد، فرد غایب می‌تواند واخواهی کند. افزون بر آن در برخی موضوعات، امکان فرجام‌خواهی در دیوان عالی کشور نیز هست؛ به‌ویژه در پرونده‌هایی که جنبه شرعی یا قانونی اساسی دارند (مانند اصل نکاح، طلاق، حجر، و بعضی مصادیق دیگر).

معمولاً راه‌هایی وجود دارد که بتوان در شرایط ویژه نسبت به رای قطعی اعتراض نمود، از جمله:

  1. واخواهی: اگر شخص محکوم در هیچ جلسه‌ای حاضر نبوده و ابلاغ واقعی نیز دریافت نکرده باشد، امکان اعتراض او پس از صدور رأی فراهم است.

  2. اعتراض شخص ثالث: اگر رأی قطعی دادگاه به زیان فردی است که اصلاً در دعوا حضور نداشته، او می‌تواند مدعی شود این رأی حقوقش را از بین برده و بدین ترتیب راه برای رسیدگی مجدد باز می‌شود.

  3. اعاده دادرسی: اگر عواملی همچون تقلب، جعل یا موارد مهم دیگری مشخص شود که سابقاً پنهان مانده است، می‌توان پرونده را از طریق اعاده دادرسی دوباره فعال کرد.

  4. فرجام خواهی: در برخی پرونده‌ها، امکان فرجام در دیوان عالی کشور وجود دارد، به شرط آن‌که پرونده از جمله دعاوی مشمول فرجام‌خواهی باشد.

 

حضور وکیل در دادگاه تجدید نظر

شاید برایتان پیش آمده باشد که بخواهید در مرحله تجدیدنظر از یک فرد آگاه یاری بگیرید. در چنین پرونده‌هایی، حضور وکیل بسیار مفید است؛ زیرا وکیل دارای دانش و سابقه کافی در حوزه حقوقی یا کیفری مورد نظر شما خواهد بود و از رویه‌های دادگاه‌ها آگاهی بیشتری دارد.

گرچه قانون وجود وکیل را الزامی نکرده مگر در پرونده‌های خاص، اما بسیاری از کارشناسان توصیه می‌کنند برای تنظیم لوایح تجدیدنظرخواهی و دستیابی به نتیجه بهتر، از یک وکیل ماهر استفاده شود. این‌گونه، دفاع از حقوق و از دست نرفتن مهلت‌های قانونی، بهتر پیش می‌رود. افزون بر آن، اگر هم‌زمان مشغول کارها و مشکلات روزمره هستید و نمی‌توانید در جلسات شرکت کنید، وکیل می‌تواند به جای شما در نشست‌ها حاضر شود و مستندات را پیگیری کند.

 

سلسله مراتب قضایی کشور به چه صورت است؟

برای درک بهتر دادگاه تجدیدنظر، خوب است نگاهی کلی به ساختار قضایی کشور داشته باشیم. به‌طور خلاصه:

  1. مراجع حقوقی و کیفری: در لایه‌ی اصلی، دادگاه‌های حقوقی و دادگاه‌های کیفری فعالیت می‌کنند. این محاکم در بسیاری از شهرها شعب متنوعی دارند.

  2. دادگاه بدوی: نخستین مرجع رسیدگی به شکایات و دعاوی است که در پایان رسیدگی، حکم بدوی صادر می‌کند.

  3. دادگاه تجدیدنظر: اگر رأی بدوی قابلیت اعتراض داشته باشد و در مهلت قانونی درخواست شود، پرونده به دادگاه تجدیدنظر فرستاده می‌شود. این مرجع در مراکز استان مستقر است.

  4. دیوان عالی کشور: در مسائل مهمتری مانند فرجام‌خواهی، مرور پرونده‌های خاص یا نظارت بر رعایت قوانین فعالیت می‌کند.

  5. مراجع اختصاصی: افزون بر موارد مذکور، در پاره‌ای دعاوی ویژه نظیر امور نظامی یا انتظامی، دادگاه‌های تخصصی احداث شده‌اند که به موضوعاتی خاص می‌پردازند.

بنابراین، دادگاه تجدیدنظر در جایگاهی قرار دارد که می‌تواند رأی دادگاه‌های بدوی را مورد بازنگری قرار دهد و نقش مهمی در تأمین عدالت ایفا کند.

 

منظور از دادگاه تجدیدنظر چیست؟

برخلاف برخی تصورات، دادگاه تجدیدنظر صرفاً محلی برای اعتراض بدون قید و شرط نیست. بلکه قانون‌گذار آرایی را شایسته دادرسی مجدد دانسته است. رسیدگی در این مرجع، مرحله‌ای دوم به حساب می‌آید که در صورت اعتراض یکی از طرفین یا هر دو طرف، مسئله را از نو می‌سنجد و درباره رد یا تأیید تصمیم گرفته‌شده حکم می‌دهد.

در شکل کلی، دادگاه تجدیدنظر از سه عضو اصلی تشکیل می‌شود که دو مستشار به همراه رئیس یا دادرس علی‌البدل در تصمیم دخیل هستند. اگر دو نفر از آنان در جلسه حاضر شوند و نظر مشترکی داشته باشند، برای صدور حکم کافی است. رییس شعبه اول دادگاه‌های عمومی نیز می‌تواند ریاست دادگاه تجدیدنظر را برعهده بگیرد.

 

آیا دادگاه تجدیدنظر حضوری است؟

دادگاه تجدیدنظر لزوماً حضوری نیست و در مواردی مانند غیبت نماینده شخص حقوقی، وجود عذر موجه، توافق کتبی طرفین یا ساده بودن پرونده، ممکن است جلسه به‌صورت غیرحضوری برگزار شود، اما در هر صورت دادگاه موظف است تصمیم خود را پیش از صدور حکم به‌صورت رسمی به طرفین ابلاغ کند.

 

تاثیر رای بدوی در دادگاه تجدید نظر چیست؟

وقتی اعتراض به دادگاه تجدیدنظر ارسال می‌شود، حکم بدوی در کانون توجه است. دادگاه تجدیدنظر می‌سنجد که قاضی مرحله قبل، تمام دلایل و شواهد را به درستی ارزیابی کرده یا نه.

اگر دلایل اعتراض محکم باشد، امکان ابطال رأی بدوی و صدور یک حکم جدید وجود دارد. گاهی تصمیم می‌گیرند پرونده را جهت تحقیقات بیشتر به دادگاه قبلی برگردانند. در مقابل، اگر دلایل اعتراض ناتوان از متزلزل‌کردن حکم باشد، آن رای تأیید شده و قطعی می‌گردد. بنابراین، تاثیر رای بدوی در تجدیدنظر به گونه‌ای است که یا عیناً تأیید می‌شود، یا تغییر می‌کند یا رد می‌شود.

 

منظور از تجدیدنظر خواهی چیست؟

تجدیدنظرخواهی همان اعتراض قانونی یک فرد حقیقی یا حقوقی به رأیی است که در دادگاه بدوی صادر شده. اگر کسی رأی نخست را غیرعادلانه بداند و بر ضد خود ببیند، می‌تواند طی مدت زمان معین (۲۰ روز برای افراد داخل ایران و ۲ ماه برای افراد خارج) درخواست رسیدگی دوباره کند.

این اقدام در صورتی پاسخ می‌گیرد که رأی موردنظر در مجموعه آرای قابل اعتراض باشد. به عنوان نمونه، اگر رأیی صادر شود که از نظر قانون غیر قابل بازنگری شناخته شود، نمی‌توان از طریق تجدیدنظرخواهی کاری کرد. ولی در بیشتر دعاوی مالی و غیرمالی، راه بازنگری وجود دارد تا جلوی هرگونه اجحاف احتمالی گرفته شود.

 

ساختار دادگاه تجدید نظر و روند رسیدگی به پرونده در آن

ساختار دادگاه تجدیدنظر در مراکز استان‌ها معمولاً مشابه است. هر شعبه، یک رئیس و دو مستشار دارد. ممکن است شعب مختلفی فعال باشد تا تراکم رسیدگی کم شود. در دفاتر دادگاه، سوابق پرونده‌ها و مکاتبات ثبت و طبقه‌بندی می‌شود. روند رسیدگی به اعتراض یا همان تجدیدنظرخواهی معمولاً به شکل زیر است:

  1. ثبت دادخواست تجدیدنظر: شخصی که معترض است، باید از طریق دفتر خدمات قضایی، دادخواست تجدیدنظرخواهی را تنظیم کند. در این دادخواست، دلایل مهم اعتراض و مستندات ضمیمه می‌شود.

  2. بررسی اولیه: پرونده به شعبه تجدیدنظر مربوطه ارسال می‌شود. قاضیان پرونده بررسی می‌کنند آیا این اعتراض در مهلت قانونی بوده و آیا موارد نقض احتمالی قابل طرح است.

  3. تصمیم دادگاه تجدیدنظر: پس از بررسی همه جوانب و شاید هم تشکیل یک نشست، دادگاه رأی پیشین را یا تأیید می‌کند یا رد می‌کند یا اصلاح انجام می‌دهد. در صورت ابطال کامل، احتمال دارد پرونده را جهت رسیدگی دقیق‌تر به دادگاه قبلی بفرستد.

  4. ابلاغ رأی نهایی: در پایان، حکمی که دادگاه تجدیدنظر صادر نموده به افراد ذی‌نفع ابلاغ می‌شود تا اگر راه اعتراض بالاتر وجود داشته باشد یا مدت واخواهی لازم باشد، آگاه شوند.

 

نحوه رسیدگی به اعتراض در دادگاه تجدید نظر

در دادگاه تجدیدنظر چند شکل رسیدگی پیش‌بینی شده است. ممکن است دادگاه تصمیم را صرفاً بر پایه لوایح و مدارک مکتوب بگیرد یا ممکن است جلسه‌ای برای شنیدن سخنان‌ طرفین برگزار شود. در هر صورت، ارزیابی دادگاه به این اشاره دارد که آیا دادگاه بدوی در صدور حکم دچار خطایی شده یا خیر.

اگر دادگاه تشخیص دهد که رأی نخست عاری از اشکال است، حکم را تأیید می‌کند. ولی اگر احساس کند به تکمیل مستندات یا تحقیق بیشتر نیاز هست، ممکن است طی ابلاغیه‌ای از دادگاه بدوی بخواهد دوباره پیگیری کند یا خودش رأساً ورود نماید. همچنین، چنان‌چه قرار قبلی بر مبنای بی‌اعتنایی به موازین باشد، ممکن است آن را نقض کرده و صفر تا صد موضوع را بررسی کند.


روند دادگاه تجديد نظر چگونه است؟

 

  1. اعتراض به رأی بدوی: معمولاً تا ۲۰ روز پس از صدور رأی بدوی (برای افراد داخل ایران) می‌توان دادخواست تجدیدنظرخواهی تقدیم کرد. این درخواست در دفاتر خدمات مربوطه ثبت می‌شود و مدارک ضمیمه هم پذیرفته می‌گردد.

  2. بررسی دادخواست: پس از ارسال پرونده به شعبه تجدیدنظر، قاضیان پرونده نخست بررسی می‌کنند که درخواست تجدیدنظر در چارچوب قانونی شکل گرفته باشد. اگر نقصی در دادخواست باشد، طی اخطاریه‌ای برای رفع نقص اطلاع داده می‌شود.

  3. بررسی محتوای پرونده: شعبه تجدیدنظر تمام ادله، لایحه‌ها، شهود، قراردادها یا سایر عناصر پرونده را دوباره می‌سنجد. در صورت نیاز، ممکن است مستقیماً دست به تحقیقات تازه بزند یا به دادگاه بدوی نیابت دهد تا اطلاعات بیشتری گردآوری کند.

  4. صدور حکم: اگر دلایل کافی برای رد رأی بدوی بیابند، ممکن است آن را نقض کنند یا تغییر دهند. در غیر این صورت، همان رأی را مورد تایید قرار می‌دهند. در نهایت، این حکم تجدیدنظر قابل اجراست و اغلب قطعی محسوب می‌شود.

  5. اعتراض به رأی قطعی: راه‌های محدودی مثل فرجام‌خواهی، اعاده دادرسی یا اعتراض شخص ثالث وجود دارد که در شرایط خاص امکان بهره‌گیری از آن‌ها هست.

در یک نگاه، دادگاه تجدید نظر همچون فرصتی ثانوی عمل می‌کند تا اگر اشتباهی رخ داده باشد یا حق کسی پایمال شده، جبران کند.

 

 

جمع‌بندی نهایی

 

در نهایت باید گفت که دادگاه تجدیدنظر فرصتی برای رسیدگی دوباره است؛ اما در همه پرونده‌ها، حضوری‌بودن جلسات الزام‌آور نیست. هرچه مستندات شفاف‌تر آماده شود، احتمال می‌رود روند دادرسی زودتر پایان یابد و تصمیم نهایی بدون حواشی صادر شود. اگر هم رأی دادگاه تجدیدنظر قطعی شود و مواردی خاص نظیر اعاده دادرسی، فرجام‌خواهی یا اعتراض شخص ثالث مطرح باشد، راه میل به عدالت همچنان در موارد محدودی باز خواهد بود.

امیدواریم این توضیحات روشن کرده باشد که چطور دادگاه تجدیدنظر می‌تواند مسیر رسیدگی به پرونده را از نو بررسی کند و واهمه افراد از احتمال مخالفت یا خطا در دادگاه بدوی را کاهش دهد. داشتن آگاهی قانونی و بهره‌گرفتن از وکیل دانا، مؤثرترین روش برای پیشبرد این مرحله به‌شمار می‌رود و کمک می‌کند حقوق افراد در یک فرآیند قابل اعتماد سنجیده شود.

برای دوستات بفرست !

نظرتو بنویس !
پربازدیدترین ها