حکم جرم بغی چیست و چه مجازاتی در انتظار مرتکبان آن است؟
تصور کنید گروهی سازمانیافته و مسلح، بهطور علنی قصد خود را برای براندازی حاکمیت اعلام کنند. آنها به خیابانها میآیند، نه برای اعتراض، بلکه با هدف از هم پاشیدن پایههای اساسی دولت. این اقدام در نگاه قانون چه نام دارد؟ و چه سرنوشتی در انتظار کسانی است که در آن مشارکت میکنند؟ این پرسشها ذهن بسیاری را به خود مشغول کرده است، بهویژه زمانی که اخبار مربوط به جرایم علیه امنیت کشور به گوش میرسد. درک دقیق جرمی به نام «بغی» و تمایز آن از مفاهیم مشابهی چون محاربه، نیازمند بررسی عمیق حقوقی و فقهی است.
در این مقاله، بهزبانی ساده و شفاف، به کالبدشکافی جرم بغی میپردازیم. از معنای لغوی و فقهی آن آغاز میکنیم، ارکان تشکیلدهندهاش را بررسی کرده و به مهمترین بخش، یعنی مجازاتهای تعیینشده برای آن، میرسیم.
معنی جرم بغی چیست؟
کلمه «بغی» در لغت به معنای تجاوز کردن و گذشتن از حد و مرز است . اما در دنیای حقوق و قضا، این واژه معنای مشخص و سنگینی دارد. بر اساس ماده ۲۸۷ قانون مجازات اسلامی، جرم بغی اینگونه تعریف میشود: «گروهی که در برابر اساس نظام جمهوری اسلامی ایران، قیام مسلحانه کند باغی محسوب میشود...» .
با دقت در این تعریف، چند نکته کلیدی آشکار میشود:
-
گروهی بودن: این جرم توسط یک فرد بهتنهایی رخ نمیدهد. قانونگذار بر واژه «گروه» تأکید کرده است که نشاندهنده یک حرکت جمعی و سازمانیافته است .
-
قیام مسلحانه: صرف مخالفت یا انتقاد، بغی نیست. شرط اصلی، دست بردن به سلاح و اقدام عملی برای مقابله نظامی است .
-
هدف مشخص: هدف این قیام، شخص یا نهادی خاص نیست، بلکه «اساس نظام جمهوری اسلامی ایران» است. به عبارت دیگر، این جرم حاکمیت و موجودیت کشور را نشانه میگیرد و به همین دلیل در دسته جرایم علیه امنیت ملی قرار دارد .
یکی از ویژگیهای مهم این جرم، «مطلق» بودن آن است . جرم مطلق جرمی است که صرف انجام عمل مجرمانه برای تحقق آن کافی است و نیازی به وقوع نتیجه نیست. یعنی حتی اگر گروه باغی در دستیابی به هدف خود یعنی براندازی حکومت شکست بخورد، باز هم جرم بغی به وقوع پیوسته و اعضای آن قابل مجازات هستند
باغی در فقه کیست؟
مفهوم بغی ریشههای عمیقی در فقه اسلامی دارد. در متون فقهی، «باغی» به کسی گفته میشود که علیه امام عادل (حاکم مشروع اسلامی) خروج و شورش میکند . در ابتدا، این مفهوم بیشتر به قیام علیه امامان معصوم اطلاق میشد، اما اکثر فقها این حکم را به دوران غیبت نیز گسترش داده و قیام علیه حاکم عادل و مشروع اسلامی را نیز مصداق بغی دانستهاند .
مبنای قرآنی این موضوع، آیه ۹ سوره حجرات است که میفرماید اگر دو گروه از مؤمنان با هم به جنگ پرداختند، میانشان صلح برقرار کنید و اگر یک گروه بر دیگری ستم کرد، با گروه ستمکار بجنگید تا به فرمان خدا بازگردد . فقها و مفسران، قیام علیه حاکمیت اسلامی را مصداق بارز این «ستم» و «تجاوز» دانستهاند . تاریخ اسلام نیز نمونههای روشنی از بغی را ثبت کرده است؛ جنگهایی مانند جمل، صفین و نهروان که در برابر حکومت امام علی (ع) شکل گرفتند، بهعنوان مصادیق تاریخی بغی شناخته میشوند .
ارکان و شروط تحقق جرم بغی
برای اینکه یک اقدام، برچسب کیفری «بغی» را دریافت کند، باید تمام عناصر و شروط قانونی آن وجود داشته باشد. این ارکان عبارتاند از:
-
عنصر قانونی: مواد ۲۸۷ و ۲۸۸ قانون مجازات اسلامی، این جرم و مجازات آن را بهروشنی مشخص کردهاند و اصل قانونی بودن جرم و مجازات را رعایت میکنند .
-
عنصر مادی: این بخش به عمل فیزیکی جرم مربوط میشود.
-
مرتکب: باید یک «گروه» باشد. تفسیرهای حقوقی نشان میدهد که گروه حداقل از سه نفر تشکیل میشود و اقدام مسلحانه یک یا دو نفر نمیتواند مصداق بغی باشد .
-
رفتار مجرمانه: رفتار باید بهشکل «قیام مسلحانه» باشد. این یعنی یک شورش و طغیان عملی که در آن از سلاح استفاده میشود یا حداقل تهدید به استفاده از آن وجود دارد. فعالیتهای تبلیغاتی، سخنرانی یا انتقادهای تند، هرچند ممکن است عناوین مجرمانه دیگری داشته باشند، بغی محسوب نمیشوند .
-
وسیله: وسیله ارتکاب جرم، سلاح است. سلاح شامل هر دو نوع سرد (مانند قمه و شمشیر) و گرم (مانند تفنگ) میشود .
-
عنصر روانی: این بخش به نیت و قصد مجرمانه مرتکبان بازمیگردد. برای تحقق بغی، باید «سوءنیت» اثبات شود. یعنی اعضای گروه باید آگاهانه و با اراده برای قیام مسلحانه اقدام کرده باشند (سوءنیت عام) و هدف نهایی آنها براندازی اساس حکومت باشد (سوءنیت خاص) . اگر فردی تحت اجبار یا شکنجه وادار به حضور در چنین گروهی شود، فاقد عنصر روانی بوده و مجرم شناخته نمیشود.
حکم مجازات جرم بغی
قانونگذار با توجه به شدت و اهمیت این جرم، مجازاتهای سنگینی برای آن در نظر گرفته است. نوع مجازات به شرایط وقوع جرم، بهویژه استفاده یا عدم استفاده از سلاح، بستگی دارد .
-
مجازات در صورت استفاده از سلاح: بر اساس ماده ۲۸۷ قانون مجازات اسلامی، اگر اعضای گروه باغی در جریان قیام خود از سلاح استفاده کنند، به مجازات اعدام محکوم میشوند . نکته مهم این است که این حکم فقط برای اعضایی صادر میشود که شخصاً از سلاح استفاده کرده باشند. صرف عضویت در گروهی که برخی از اعضای آن سلاح به کار بردهاند، بهتنهایی برای صدور حکم اعدام کافی نیست .
-
مجازات در صورت دستگیری قبل از درگیری: ماده ۲۸۸ قانون به حالتی میپردازد که اعضای گروه قبل از آنکه درگیری مسلحانهای رخ دهد یا از سلاح خود استفاده کنند، دستگیر شوند. در این حالت، دو وضعیت متصور است :
-
اگر سازمان و مرکزیت گروه هنوز پابرجا باشد: در این صورت، اعضا به حبس تعزیری درجه سه محکوم میشوند. این مجازات شامل حبس بیش از ده تا پانزده سال است .
-
اگر سازمان و مرکزیت گروه از بین رفته باشد: چنانچه تشکیلات گروه به دلیل دستگیری سران یا متواری شدن اعضا از هم پاشیده باشد، مجازات سبکتر بوده و اعضا به حبس تعزیری درجه پنج محکوم خواهند شد. این مجازات شامل حبس بیش از دو تا پنج سال است .
نحوه شکایت و رسیدگی به جرم بغی
جرم بغی از جمله جرایم عمومی است؛ یعنی برای شروع تعقیب نیازی به شکایت شاکی خصوصی ندارد و دادستان بهعنوان مدعیالعموم میتواند رأساً وارد عمل شود . روند رسیدگی معمولاً با گزارش ضابطان قضایی (مانند نیروی انتظامی و نهادهای امنیتی) آغاز میشود .
پرونده ابتدا در دادسرا، بهطور مشخص دادسرای عمومی و انقلاب، مورد تحقیق و بررسی مقدماتی قرار میگیرد. در این مرحله، بازپرس دلایل و مدارک را جمعآوری کرده و از متهمان بازجویی میکند. اگر مقامات دادسرا دلایل را برای مجرمیت کافی بدانند، با صدور کیفرخواست، پرونده را برای صدور حکم نهایی به دادگاه صالح ارسال میکنند .
اتهام جرم بغی در صلاحیت کدام دادگاه است؟
با توجه به ماهیت جرم بغی که اقدامی علیه امنیت کشور است، رسیدگی به آن در صلاحیت دادگاه انقلاب قرار دارد . قانون، رسیدگی به جرایم علیه امنیت داخلی و خارجی کشور را بهطور خاص در حیطه وظایف این دادگاه قرار داده است .
ممکن است این سؤال پیش بیاید که آیا بغی یک جرم سیاسی نیست؟ اگرچه انگیزه این جرم ماهیتی سیاسی دارد، اما چون با توسل به خشونت و سلاح همراه است، از شمول جرایم سیاسی خارج میشود. جرایم سیاسی معمولاً بدون خشونت بوده و متهمان آن از امتیازات خاصی در روند دادرسی (مانند حضور هیئت منصفه) بهرهمند میشوند که این امتیازات شامل حال متهمان جرم بغی نمیگردد .
تفاوت جرم بغی با محاربه و افساد فی الارض
بغی، محاربه و افساد فی الارض سه جرم سنگین امنیتی هستند که گاهی با یکدیگر اشتباه گرفته میشوند. درک تفاوتهای آنها بسیار کلیدی است:
-
تفاوت بغی و محاربه:
-
هدف: در بغی، هدف اصلی، مقابله با حکومت و براندازی آن است . اما در محاربه، هدف، ایجاد رعب و وحشت در میان مردم و سلب امنیت عمومی از طریق سلاح کشیدن به قصد جان، مال یا ناموس آنهاست .
-
مرتکب: بغی همیشه بهصورت گروهی است، در حالی که محاربه میتواند توسط یک فرد نیز انجام شود .
-
مجازات: مجازات بغی، اعدام یا حبس است. اما مجازات محاربه یکی از چهار مورد اعدام، صَلب (به صلیب کشیدن)، قطع دست راست و پای چپ، یا نفی بلد (تبعید) است که انتخاب آن در اختیار قاضی قرار دارد .
-
-
تفاوت بغی و افساد فی الارض:
-
روش: بغی مشخصاً نیازمند «قیام مسلحانه» است . اما افساد فی الارض مفهومی بسیار گستردهتر دارد و میتواند شامل هر اقدام گستردهای باشد که به اخلال شدید در نظم عمومی، ناامنی یا فساد وسیع منجر شود، حتی اگر مسلحانه نباشد (مانند اخلال در نظام اقتصادی کشور در سطح کلان) .
-
وابستگی به نتیجه: همانطور که گفته شد، بغی یک جرم «مطلق» است و به نتیجه وابسته نیست. اما افساد فی الارض یک جرم «مقید به نتیجه» است؛ یعنی باید حتماً آن اخلال شدید یا خسارت عمده در عمل به وقوع پیوسته باشد تا جرم محقق شود .
سخن پایانی
جرم بغی، بهعنوان قیام مسلحانه و گروهی علیه اساس حاکمیت، یکی از سنگینترین جرایم در نظام حقوقی ایران است. قانونگذار با تعیین مجازاتهای شدید مانند اعدام و حبسهای طولانیمدت، کوشیده است تا از امنیت و تمامیت ارضی کشور محافظت کند. تفکیک دقیق این جرم از جرایم مشابه و درک ارکان و شرایط آن، برای هر شهروندی که به دنبال آگاهی از حقوق و تکالیف خود است، امری ضروری به شمار میرود. با توجه به پیچیدگیهای این جرم و عواقب وخیم اتهام آن، در صورت مواجهه با چنین پروندههایی، کمک گرفتن از وکلای متخصص در امور کیفری، حیاتیترین اقدام ممکن خواهد بود.