مقدمه
گمان کنید روزی با فردی دچار اختلاف مالی شدهاید و نمیدانید قانون چه دستوری میدهد. یا شرایطی پیش آمده که رفتار یک شخص سبب آزار شما شده و حدس زدهاید ممکن است جنبه جرم داشته باشد. در چنین موقعیتی، آدم همیشه به دنبال مسیری میگردد تا حقش را دریافت کند و از نگرانی رها شود. اما چگونه میتوان دریافت که باید سراغ شیوه حقوقی رفت یا باید از شیوه کیفری یاری گرفت؟
بسیاری افراد از خود میپرسند: چه فرقی میان دعاوی حقوقی و دعاوی کیفری وجود دارد؟ همین پرسش، انگیزه اصلی برای جمعآوری نکاتی است که در این مقاله مطرح شدهاند.
دعوای حقوقی چیست؟
وقتی بحث «دعوای حقوقی» مطرح میگردد، یعنی صحبت از اختلافی است که ممکن است میان دو فرد، یک شرکت و فردی دیگر یا حتی میان اعضای خانواده شکل گرفته باشد. این اختلافها پیرامون حق و حقوق شهروندی یا مالی، روابط قراردادی یا خسارتهای وابسته به تعهدات شکل میگیرد.
به زبان خیلی ساده، دعوای حقوقی راهی است برای احقاق حقوق در مسائلی که جنبه کیفری ندارند. اگر کسی به تعهدش در یک قرارداد عمل نکند، اگر در تصادفی آسیب ببینید و بخواهید خسارت را از طریق دادگاه درخواست نمایید، یا اگر در زمینه روابط خانوادگی همچون مهریه و نفقه اختلافی پیش آید، شیوهای که برای گرفتن حقوق به کار میرود «دعوای حقوقی» نام دارد.
رسیدگی به دعوای حقوقی در دادگاههای حقوقی انجام میشود. در اینجا، شخص شاکی بهعنوان خواهان در دادگاه حضور پیدا میکند و از سوی دیگر، آن کس که باید پاسخگو باشد، خوانده خواهد بود. اگر در پرونده حقوقی، دادگاه تشخیص دهد که حق با خواهان است، در پایان ممکن است حکمهایی مانند محکومیت به پرداخت خسارت، یا اجرای تعهدِ ناتمام صادر شود.
دعوای کیفری چیست؟
«دعوای کیفری» به وضعیتی گفته میشود که در آن یک عمل خلاف قانون رخ داده و از دید جامعه، جرم محسوب میشود. اینگونه جرایم ریشه در قوانین کیفری دارند و شامل مواردی مانند دزدی، کلاهبرداری، جعل سند، ضرب و جرح، توهین، افترا، قتل و بسیاری اقدامات دیگر هستند. در چنین پروندههایی، قانون بهطور رسمی وارد عمل میشود تا امنیت و نظم عمومی را حفظ کند.
رسیدگی به دعوای کیفری معمولاً از دادسرا آغاز میشود و در ادامه به دادگاه کیفری ارجاع داده میشود. آنچه در این نوع پروندهها اهمیت دارد، تمرکز بر رفتار مجرمانه و تأثیر آن بر جامعه است.
مجازاتهایی که برای جرایم کیفری در نظر گرفته میشود، بسته به نوع جرم متفاوت است و میتواند شامل جریمه نقدی، حبس کوتاهمدت یا بلندمدت و در موارد جدیتر، مجازاتهای سنگینتر باشد. علاوه بر این، در برخی جرایم خاص، شاکی میتواند علاوه بر مجازات کیفری، درخواست جبران خسارت مالی نیز داشته باشد.
نکته مهمی که باید به آن توجه کرد این است که در پروندههای کیفری، شاکی از دادسرا میخواهد که متهم تحت تعقیب قرار گیرد. این موضوع صرفاً به حقوق مالی یا شخصی محدود نمیشود، بلکه به دلیل تأثیر جرم بر نظم عمومی، قانون نیز بهعنوان مدعی وارد ماجرا میشود.
تفاوت دعوای کیفری و حقوقی چیست؟
اکنون سوال اصلی: این دو نبرد قانونی چه تفاوتی دارند؟ در نگاه نخست شاید فکر کنید هر دو شکل رسیدگی، در دادگاهها صورت میگیرد و حکم صادر میشود، پس چه فرقی میکند؟ اما در حقیقت، این دو مسیر تفاوتهایی اساسی دارند که دانستن آنها از آشفتگی احتمالی جلوگیری میکند. در ادامه، ده مورد از تفاوتهای مهم دعوای کیفری و حقوقی بررسی میشود.
1. تفاوت در نحوه اقامه دعوی
در دعوای حقوقی، فردی که خود را متضرر میداند، دادخواست حقوقی را در دادگاه ثبت میکند. در حالی که در دعوای کیفری، شاکی شکایت را تسلیم دادسرا یا کلانتری میکند تا تحقیقات مقدماتی آغاز شود.
-
در پرونده حقوقی، ثبت دادخواست در دفتر خدمات قضایی (یا واحد مشابه) ضروری است.
-
در پرونده کیفری، فرآیند از تقدیم شکایت شفاهی یا کتبی شروع خواهد شد و مقام قضایی (دادستان یا دادیار) روند را ادامه میدهد.
در پرونده حقوقی، پس از ثبت دادخواست، طرف مقابل – خوانده – در جریان قرار میگیرد و جلسات رسیدگی تشکیل میشود. اما در پرونده کیفری، پس از شکایت شاکی، دادسرا تحقیقات خود را شروع میکند و ممکن است متهم را احضار یا حتی در صورتی که شرایط فراهم باشد، او را تحت قرارهای قضایی مثل وثیقه قرار دهد.
2. تفاوت در مرجع صالح به رسیدگی
دعوای حقوقی نزد دادگاه حقوقی مطرح میگردد. اگر افراد بخواهند حقشان را در مسائل غیرجزایی دنبال کنند، به دادگاه حقوقی مراجعه خواهند کرد. از سوی دیگر، دعوای کیفری ابتدا نزد دادسرا مطرح میشود و سپس در دادگاه کیفری ادامه خواهد یافت.
-
صلاحیت دادگاه حقوقی بر اساس محل اقامت خوانده یا محل وقوع تعهد مشخص میشود.
-
در دعوای کیفری، دادسراهای گوناگون بر اساس محل ارتکاب جرم یا اقامت متهم، صلاحیت دارند.
احتمالا این سوال پیش میآید که چرا اصل کار در پروندههای کیفری از دادسرا شروع میشود؟ دلیلش این است که جمعآوری شواهد جرم، تحقیق در رفتارهای مجرمانه، جلب نظر کارشناسان و سایر بررسیها در وهله نخست انجام میگیرد و سپس پرونده به دادگاه فرستاده میشود.
3. تفاوت در مجازات و نوع نتیجه دادگاه کیفری در مقابل دادگاه حقوقی
در پرونده حقوقی، نتیجه نهایی معمولا یک حکم مالی یا دستور انجام یا ترک یک فعل است. شخص میتواند ملزم به پرداخت خسارت شود. برای نمونه، اگر فردی بدهکار باشد، دادگاه ممکن است حکم دهد که باید مبلغ بدهی را بپردازد.
در پرونده کیفری، نتیجه، مجازات متهم است. این مجازات میتواند مواردی چون حبس، جزای نقدی، شلاق یا سایر انواع مجازاتهای پیشبینیشده در قانون باشد. البته بسته به جرم، شیوه اجرای حکم فرق دارد.
4. تفاوت در اسباب طرح دعاوی کیفری مقابل حقوقی
اسباب حقوقی بیشتر بر قراردادها، تعهدات، قوانین مدنی و روابط مالی یا خانوادگی استوار است. این یعنی یک دعوای حقوقی معمولا ریشه در اختلاف بر سر انجام تعهد مالی، اثبات مالکیت، مطالبه مهریه یا حتی ضرر و زیان ناشی از یک حادثه رانندگی دارد.
اما اسباب کیفری رفتاری است که خطر جدیتری برای جامعه داشته باشد. مانند زمانی که شخصی به اموال دیگری دستدرازی میکند، جعل اسناد را مرتکب میشود یا آسیب بدنی به فردی وارد میکند. این اعمال طبق قانون جرم انگاشته میشوند.
5. تفاوت در پس گرفتن دادخواست حقوقی در برابر شکایت کیفری
یک خواهان در دعوای حقوقی میتواند آزادانه دادخواست خود را پس بگیرد، مگر اینکه این پس گرفتن مغایر منافع عمومی باشد. ولی در دعوای کیفری، پس گرفتن شکایت همیشه به تنهایی برداشت پایان یافته در پرونده را نمیرساند. یعنی اگر جرمی جنبه عمومی داشته باشد، دادستان میتواند پرونده را دنبال کند، حتی وقتی شاکی اعلام گذشت کند.
برای مثال، در جرمهایی مثل قتل یا جرائمی که نظم اجتماع را به خطر میاندازند، شاکی خصوصی میتواند اعلام رضایت کند، اما دادستان میتواند بخشی از محاکمه را پیش ببرد، زیرا منافع جامعه مطرح است. بدین ترتیب شدت و نوع جرم نقش اساسی در نتایج پرونده دارد.
6. تفاوت در بیتوجهی به ابلاغات احضاریه و وقت رسیدگی
در دعوای حقوقی، اگر خوانده به ابلاغیههای دادگاه اهمیت ندهد و در جلسات حاضر نشود، دادگاه غیابی حکم صادر میکند. این حکم البته قابل واخواهی است، اما معمولا اگر خوانده کنار بکشد، دادگاه بر اساس شواهد خواهان حکم میدهد.
در دعوای کیفری، نادیده گرفتن احضاریه میتواند پیامدهای شدیدتری داشته باشد. اگر متهم حاضر نشود، بسته به جرم، ممکن است حکم جلب صادر شود. چون هدف اصلی در پرونده کیفری، بررسی یک رفتار مجرمانه است که جنبه مصلحت عمومی هم دارد.
7. تفاوت در قانون حاکم بر شکایت کیفری و دادخواست حقوقی
دعوای حقوقی بر اساس قانون مدنی و مقررات آیین دادرسی مدنی تنظیم میگردد. این قوانین به روابط میان افراد، تعهدات و اموال نگاه میکنند. در حالی که دعوای کیفری تحت مقررات قانون مجازات اسلامی و آیین دادرسی کیفری پیش میرود. ساختار مواد قانونی که برای دعوای کیفری وجود دارد، بر موضوع جرم و مجازات تمرکز دارد و نظم عمومی را ارزشمند میشمارد.
8. طرح دادخواست و شکایت در دادگاه کیفری و در دادگاه حقوقی
برای دعوای حقوقی، فردی که مدعی ضرر است، دادخواست حقوقی تنظیم میکند و در دادگاه حقوقی ثبت مینماید. اما در پرونده کیفری،ریشه کار، اعلام جرم است. پس از ثبت شکایت در دادسرا، رسیدگی مقدماتی شروع میشود و اگر جرم تأیید شود، دادگاه کیفری رسیدگی خواهد داشت.
شایان ذکر است در برخی پروندهها، شخص میتواند هم مطالبه حقوقی داشته باشد و هم جنبه کیفری را دنبال کند. مثلاً در جرم چک برگشتی، هم امکان مطالبه حقوقی (دریافت طلب با استفاده از دادخواست وصول وجه) وجود دارد و هم امکان شکایت کیفری (اگر شرایط خاص آن برقرار باشد).
9. نام طرفین دعوایی در شکایت کیفری و حقوقی
در دعوای حقوقی، به شاکی «خواهان» و به طرف مقابل «خوانده» میگویند. اما در نظام کیفری، شاکی را همان شاکی یا مدعیالعموم (اگر جرم از جنبه عمومی مهم باشد) میدانند و به طرف دیگر «متهم» گفته میشود. اگر دادگاه حکم قطعی صادر کند و مرتکب جرم باشد، او به «مجرم» شناخته خواهد شد.
شکایت کیفری چیست؟
شکایت کیفری به آن اقدامی اطلاق میشود که در پی وقوع یک جرم تنظیم شود. این جرمها میتوانند گوناگون باشند: سرقت، جعل، کلاهبرداری، ضربوجرح و غیره. در این فرایند، شاکی به مرجع قضایی اعلام میکند که فردی مرتکب کاری خلاف مقررات جزایی شده است. این اعلام از طریق پر کردن شکواییه و تقديم آن به دادسرای صالح یا حتی مراجعه به پلیس قابل انجام است.
پس از آن، دادسرا تحقیقات را پی میگیرد. ممکن است از شهود دعوت شود یا نظریه کارشناسان مطالعه گردد. در قدم بعدی، اگر شواهد نشان داد که متهم جرمی مرتکب شده، در دادگاه کیفری محکمه تشکیل میگردد. در نهایت هم مجرم به مجازات تعیینشده محکوم میشود یا در صورت نداشتن ادله کافی، حکم برائت خواهد گرفت.
هدف اصلی از شکایت کیفری، مجازات متهم مجرم است. البته در برخی موارد، شاکی بههمراه شکایت کیفری، درخواست خسارت هم مطرح میکند.
شکایت حقوقی چیست؟
وقتی اشخاص در یک اختلاف مالی یا حقوقی درگیر میشوند، راه جداگانهای پیش روی خود دارند که «شکایت حقوقی» نامیده میشود. البته لفظ «شکایت» در حوزه حقوقی بیشتر با عنوان «دادخواست» شناخته میشود. این دادخواست در دادگاه حقوقی ثبت شده و به قصد مطالبه حق یا رفع اختلاف انجام میگیرد.
در پرونده حقوقی، کسی که مدعی آسیب یا تضییع حقوق خود است، معمولاً هدف دارد که طرف مقابل را وادار کند تعهدات خود را انجام دهد. این ممکن است شامل پرداخت بدهی، برگرداندن ملک یا انجام کار معین باشد. در نهایت، دادگاه اگر حق را به خواهان بدهد، حکم مقتضی صادر میکند.
شکایت حقوقی برخلاف شکایت کیفری، نه جنبه مجازات دارد و نه زندگی شخصی فرد را آنگونه تهدید میکند. بیشترِ نتیجه دعوای حقوقی، ملزم ساختن فرد به رعایت حقوق دیگران محسوب میشود.
چه پروندههایی نیاز به شکایت همزمان کیفری و حقوقی دارند؟
گاهی امکان دارد که یک رویداد، هم ریشه در جرم داشته باشد و هم تبعات مالی یا حقوقی برای شاکی ایجاد کند. در اینگونه موارد ممکن است کسی تصمیم بگیرد هر دو مسیر را پیگیری کند تا زودتر به نتیجه دلخواه برسد. چند نمونه از این موارد:
-
چک برگشتی: کسی که چک بیمحل صادر میکند، ممکن است تحت عنوان خاصی مجرم شناخته شود، همزمان شخص زیاندیده هم مایل است طلب خود را دریافت کند. پس دو شیوه به موازات هم پیش میرود: درخواست حقوقی برای گرفتن پول و شکایت کیفری در صورتی که شرایط عناوین جزایی برقرار باشد.
-
کلاهبرداری + خسارت مالی: فردی که با شگرد متقلبانه اموال شما را میبرد، ممکن است هم مجازات شود و هم مکلف به جبران مالی گردد. در چنین سناریویی، هم جرم کلاهبرداری مورد پیگرد قرار میگیرد و هم مطالبه حقوقی صورت میپذیرد.
-
ضرب و جرح: این جرم باعث آسیب جسمی و هزینههای درمانی میشود. جنبه کیفری آن مربوط به مجازات مرتکب است و جنبه حقوقی میتواند دریافت هزینههای پزشکی و خسارت باشد.
در مجموع، اگر رفتاری هم جرم محسوب شود و هم ضرر مالی یا حقوقی بر دیگری تحمیل کند، شاکی قادر است مدعیات جرم و دعوای حقوقی را در کنار هم مطرح نماید.
شکایت حقوقی بهتر است یا کیفری؟
این پرسش بارها از سوی موکلان مطرح شده که آیا باید دعوا را حقوقی دنبال کنیم یا کیفری. پاسخ روشن کاملاً بسته به طبیعت موضوع دارد. اگر اختلاف بر سر یک مطالبه مالی باشد و رفتار فرد مقابل جرم شمرده نشود، طبیعی است که باید راه حقوقی در پیش گرفته شود. اما اگر فرد یا افرادی مرتکب کاری شدهاند که طبق قانون جرم است، میتوان روش کیفری را فعال کرد.
البته گاهی افراد از زاویهای تاکتیکی عمل میکنند و به سراغ روش کیفری میروند تا فشار بیشتری بر طرف مقابل وارد کنند. در چنین مواقعی ممکن است حتی هدف اصلی فقط بازپسگیری مطالبات باشد. این ترفند در پرونده چک برگشتی یا کلاهبرداری رایج است. اما وکلای مطلع همیشه توصیه میکنند جنبههای اخلاقی و قانونی را هم در نظر بگیرید. برخی مواقع، شکایت کیفری نابهجا میتواند منجر به دردسر واهی یا حتی اعاده حیثیت از سوی طرف مقابل شود، اگر ثابت شود شکایت بیاساس بوده است.
نتیجه گیری :کیفری با حقوقی چه فرقی دارد؟
دعاوی حقوقی و کیفری از بنیان با یکدیگر تفاوت دارند. پرونده حقوقی بر محور درخواست یک حق، جبران خسارت یا الزام طرف به اجرای تعهد میچرخد؛ در حالی که پرونده کیفری جنبه جنایی و مجرمانه دارد. در دعوای کیفری، هدف اصلی مجازات متهم و محافظت از نظم جامعه است.
از آنجا که این دو مسیر ترکیبی از قوانین متفاوتند، باید بدانیم داشتن اطلاعات کافی در مورد کاربرد هر کدام چقدر اهمیت دارد. گاهی ممکن است در ابتدای کار قادر نباشید تشخیص دهید جریان دعوای خود را در کدام مسیر قرار دهید. در چنین وضعی، گفتگو با یک وکیل آگاه میتواند بسیار کمککننده باشد تا راحتتر جمعبندی کنید.