مقدمه
اگر بهدنبال رهایی از سختیها هستیم، گاهی باید قدمی برداشت که شاید در نگاه دیگران ساده نباشد. در زندگی مشترک، خانمها اغلب تصور میکنند که شور و شوق اولیه همیشه باقی خواهد ماند. اما در صورتی که اختلافات جدی پیش آید، این سوال مطرح میشود که آیا زن میتواند بدون مواجهه با شرایط سخت یا محدودیتهای قانونی، از ازدواج خارج شود؟
در کشور ما، این تصمیم معمولاً بهصورت پیشفرض در اختیار مرد قرار گرفته است. به همین دلیل، یکی از مهمترین پرسشها برای زنان امروزی این است: «چطور میتوان حق طلاق را در اختیار داشت؟» برای پاسخ به این سوال، بسیاری از زنان هنگام عقد یا تنظیم وکالتنامه رسمی، اقدام به شرط کردن حق طلاق میکنند. از سوی دیگر، مهریه بهعنوان یک پشتوانه مالی قانونی برای زن در نظر گرفته شده که به محض عقد نکاح به او تعلق میگیرد.
در این مقاله، تلاش میکنیم تا تردیدها و سوالات شما را در این زمینه برطرف کنیم. ابتدا به بررسی مهریه و حق طلاق خواهیم پرداخت، سپس نکات حقوقی و مالی هرکدام را برای شما توضیح خواهیم داد.
حق و حقوق زن در خانواده چیست؟
برای ترسیم جایگاه هر زن در کانون خانواده، میتوان به چند امر مالی و غیرمالی اشاره کرد که مهمترین آنها گاهی همین مهریه و نفقه هستند. در ادامه، تعدادی از حقوق مالی زن در ازدواج معرفی میشود:
مهریه
مهریه عنوانی قانونی است که به محض جاری شدن عقد دائم بین زن و مرد، به زن تعلق میگیرد. یعنی زن برای بهدست آوردن آن، نیازی ندارد حتماً طلاق بگیرد یا زندگی مشترک دچار تنش شود. از همان لحظه عقد میتوان گفت زن مالک مهریه است. اگر مهریه عندالمطالبه تعیین شده باشد، حتی در دوران زندگی مشترک هم زن میتواند برای درخواست آن اقدام کند.
نفقه
نفقه به مخارجی گفته میشود که در دوران زندگی مشترک بر عهده مرد است. منظور از نفقه صرفاً خوراک یا لباس نیست. این پشتیبانی مالی میتواند شامل امور پزشکی، چهارچوب جسمانی زندگی، محل سکونت و مواردی مانند حملونقل باشد. البته درصد و نوع نفقه با توجه به وضعیت مالی مرد مشخص میگردد.
اجرتالمثل
شاید برخی افراد اجرتالمثل را با نفقه یکی بدانند، اما این دو تفاوت دارند. اجرتالمثل بهدلیل انجام کارهایی در خانه تعلق میگیرد که طبق قانون جزء وظایف شرعی زن محسوب نمیشوند. مثلاً اگر زن به درخواست همسرش تمام کارهای منزل و امور داخلی را فراتر از وظیفه زناشویی انجام داده باشد، میتواند اجرتالمثل درخواست کند. اما هرگاه زن ناشزه محسوب شود (یعنی وظایف زناشویی را ترک کرده باشد)، نفقه به او تعلق نمیگیرد.
ارث
بعد از فوت همسر، زن سهمی از داراییهای او خواهد داشت. البته درصد ارث در قانون اسلامی مشخص است و در قیاس با سهمالارث مرد از زن، اندازه کمتری دارد.
زن از دیدگاه قانونگذار ایرانی، واجد احترام ویژه است. به همین جهت حقوق مالی مهمی مانند مهریه و نفقه را برای زن در نظر گرفتهاند تا فشار کمتری بر او تحمیل شود. البته اجرای این حقوق نیاز به آگاهی دارند و ممکن است در رویاروییهای حقوقی، پیچیدگیهایی شکل بگیرد.
حق طلاق چیست؟
در قانون ایران، حق طلاق بهصورت پیشفرض در اختیار مرد قرار گرفته و این موضوع برگرفته از ماده 1133 قانون مدنی است. یعنی مرد میتواند بدون آنکه نیازی به اثبات دلایل داشته باشد، از دادگاه تقاضای صدور حکم جدایی کند. اما اگر او بخواهد این حق را پیش از ازدواج یا پس از آن در قالب یک سند رسمی به زن منتقل کند، عملاً «وکالت در طلاق» در اختیار زن قرار میگیرد. در این حالت، زن قادر خواهد بود بدون نیاز به موافقت دوباره مرد، فرایند جدایی را آغاز کند.
البته این وکالت در طلاق دو نوع کلی دارد:
-
وکالت ضمن عقد نکاح: در برخی موارد مرد در سند ازدواج بهشکل رسمی درج میکند که همسرش میتواند هرگاه بخواهد از او جدا شود. یا شروطی در عقدنامه میآورند که اگر مردی مثلا اعتیاد پیدا کند یا رفتار شکنجهآور داشته باشد، زن حق دارد یکطرفه خود را رها کند.
-
وکالت در طلاق بعد از ازدواج: ممکن است مرد و زن با رضایت، به دفتر اسناد رسمی رفته و وکالت بلاعزل طلاق صادر کنند. در این صورت زن هر زمان که خواست، وکیل خواهد بود تا از سوی مرد دادخواست طلاق حتی بدون حضور و رضایت او ثبت کند.
توجه کنید که اعطای وکالت در طلاق به زن، باعث نمیشود مرد دیگر نتواند از اختیار خود استفاده کند. مرد کماکان حق طلاق دارد. درواقع با دادن وکالت، مرد تنها به زن امکان میدهد خودش فرایند طلاق را جلو ببرد. اما این اقدام مرد را از حق ذاتیاش محروم نمیکند.
حق طلاق در ازای مهریه
خیلی وقتها خانمهایی که قصد ترک زندگی مشترک دارند، ترجیح میدهند روند رسمی و قانونی را سریعتر پشت سر بگذارند. اما از آنسوی ماجرا، مرد ممکن است راضی نباشد و تلاش کند همسرش را از تصمیم منصرف نماید. در همین جاست که بحث «حق طلاق در ازای کل یا بخشی از مهریه» به میان میآید.
اغلب وقتی زن به پول و سرمایه مهریه نیاز کمتری دارد یا در شرایطی قرار گرفته که جدا شدن را مهمتر از گرفتن این حق مالی میبیند، مهریه را میبخشد و در مقابل، وکالت طلاق میگیرد. البته یادمان باشد زن اگر کل مهریه را ببخشد و چیزی در سند نیاید، بعداً امکان طرح دعوا برای رسیدن به آن مبلغ را ندارد. چون انصراف از مهریه، اغلب بدون رجوع است مگر در شکل هبهای که شرایط خاص قانونی دارد.
گرفتن مهریه سختتر از همیشه
با توجه به تورم روزافزون و افزایش قیمت سکه در کشور، گرفتن مهریه برای بسیاری از زنان به یک چالش پیچیده تبدیل شده است. مهریه بهعنوان یک حق مالی برای زنان در نظر گرفته میشود که به محض عقد به آنها تعلق میگیرد، اما واقعیت این است که دریافت آن در شرایط اقتصادی کنونی میتواند مشکلات زیادی به همراه داشته باشد.
یکی از اصلیترین مشکلات زنان در مطالبه مهریه، اعسار مرد است. در بسیاری از موارد، مردان پس از درخواست طلاق یا در مراحل رسیدگی به پرونده مهریه، ادعای اعسار میکنند. اعسار به معنای عدم توانایی مالی برای پرداخت بدهیهاست. در صورتی که دادگاه اعسار مرد را پذیرفته و او را قادر به پرداخت مهریه بهصورت یکجا نداند، ممکن است زن مجبور شود مهریه خود را بهصورت قسطی دریافت کند.
تورم و افزایش قیمت سکه به این معضل دامن زده است. بهطور معمول، مهریه زنان با توجه به تعداد سکههای طلا تعیین میشود، اما وقتی قیمت سکه بهشدت افزایش مییابد، پرداخت آن برای مردان سختتر میشود. حتی در صورتی که اعسار مرد پذیرفته شود، مهریه ممکن است به میزان بسیار کمتری پرداخت شود؛ برای مثال، اگر مرد اعسار کند، ممکن است از پرداخت کامل مهریه بهصورت یکجا معاف شود و پرداخت آن به سالی یک یا دو سکه محدود گردد. این موضوع بسته به وضعیت مالی مرد و نظر دادگاه متفاوت است.
در چنین شرایطی، زن ممکن است برای دریافت مهریه مجبور به سالها پیگیری حقوقی شود و در نهایت، مبلغ بسیار کمتری را نسبت به آنچه که طبق قرارداد ازدواج به او تعلق گرفته دریافت کند. این مسئله بهویژه در مواقعی که قیمت سکهها بالا میرود و میزان اعسار پذیرفته میشود، میتواند فشار زیادی به زن وارد کند.
آیا میشود هم حق طلاق گرفت و هم مهریه؟
قانونگذار منع مستقیم برای این موضوع ندارد. در واقع شخصِ مرد و زن میتوانند توافق کاملاً متفاوتی داشته باشند. مثلاً زن بخشی از مهریه را ببخشد و در مقابل، «وکالت بلاعزل طلاق» بگیرد. یا فقط قید کند که حق طلاق بهصورت کامل در اختیار من باشد ولی مهریهام را هم میخواهم. اما در عمل بیشتر آقایان زیر بار چنین موردی نمیروند و معمولا پیش میآید که زنان وقتی تصمیم جدی به طلاق دارند، بخشی یا همه مهریه را کنار میگذارند تا از نظر زمانی و روحی زودتر جدا شوند.
مهریه یا حق طلاق؟ کدام بهتر است ؟
تصور کنید زنی در زندگی مشترک دلگیر شده و میخواهد هرچه سریعتر از رابطه خارج شود. از سوی دیگر، به تأمین مخارج بعد از طلاق میاندیشد. حال او بر سر دوراهی میماند: آیا بهتر است مهریه را که میتواند پشتوانه مالی باشد، مطالبه کند یا با بخشیدن آن، آزادی کامل در گرفتن طلاق داشته باشد؟
اگر خانمی تنها به دنبال خارج شدن از زندگی زناشویی است و وضع مالیاش از قبل هم نسبتاً خوب بوده یا نمیخواهد وارد درگیریهای دادگاهی شود، ترجیح میدهد همین حالا از مهریه بگذرد و وکالت طلاق را دریافت کند. چنین راهی فرایند جدایی را سادهتر خواهد کرد. فراموش نکنیم درخواست طلاق از سوی زن (اگر حق طلاق نداشته باشد) کار سختتری است؛ باید دلایل محکمهپسند داشته باشد یا شروط 12گانه عقدنامه را ثابت کند که معمولا زمانبر و پرچالش میشود.
اما درمقابل، اگر زنی احساس میکند نیاز مالی دارد، ممکن است حاضر نباشد از مهریهاش صرفنظر کند. او امیدوار است که مرد را به دادن مهریه ملزم کند. باید یادآور شد که گاهی دریافت مهریه نیازمند دوندگی حقوقی طولانی است؛ چون ممکن است مرد اموالش را پنهان کرده باشد یا شرایط اقتصادیاش به شکلی باشد که نتواند کل مهریه را بپردازد و دادگاه فقط حکم به پرداخت قسطی دهد.
از دیدگاه بسیاری از وکلای خانواده، تلفیق مهریه و طلاق کار را دشوار میکند. اگر بحث توافق و رضایت دو طرف به میان آید، زن و مرد معمولاً تصمیم میگیرند سر یک میز بنشینند و مصالحه کنند. در نهایت میتوان گفت:
-
اگر رهایی از رابطه ناخوشایند برای زن ارزشمندتر از هر چیز باشد، اولویت را بر اخذ وکالت طلاق قرار میدهد.
-
اگر تأمین آینده پس از جدایی برای او مهمتر باشد و احتمال دهد تنها منبع مالیاش همین مهریه است، بر گرفتن مهریه پافشاری خواهد کرد.
همه چیز به شرایط شخصی و آمادگی زن در مواجهه با تبعات مالی پس از جدایی بستگی دارد.
مزیت حق طلاق برای زن
دهها خانم در جامعه هستند که پرونده طلاقشان سالها طول کشیده است. یکی از دلایل اصلی این اتفاق، نداشتن حق وکالت در جدایی است. حال اگر حق طلاق در دست زن باشد:
-
پرهیز از دوندگیهای زیاد
در صورت داشتن این اختیار، زن نیازی ندارد تکتک دلایل ترک زندگی را ثابت کند. کافی است به دادگاه مراجعه کند و از جایگاه «وکالت مرد» فرایند اتمام رابطه را آغاز نماید. این مسیر به مراتب سبکتر از شرایطی است که زن بخواهد همه دلایل را اثبات کند.
-
کاهش رنجهای روحی
گاهی زن و شوهر مدتی طولانی در نزاع هستند و رابطهشان فقط اسماً ادامه دارد. زن شاید تردید داشته باشد که چطور میتواند از همسرش جدا شود. داشتن وکالت در طلاق شرایطی را ایجاد میکند تا زن زودتر به خواستهاش برسد. از جهت روانی، نجات از بلاتکلیفی میتواند آسایش یا دستکم آرامش نسبی بهوجود آورد.
-
ایجاد قدرت در چانهزنی برای حقوق دیگر
ممکن است در ابتدای مسیر، زن برای دفاع از حقوق دیگرش (مانند حضانت فرزندان) انگیزه بیشتری پیدا کند. چون میداند تحت هر شرایطی امکان پایان رابطه را دارد. این قدرت حقوقی باعث میشود مذاکرات میان زوجین عادلانهتر گردد.
-
جلوگیری از کینهورزی مرد
اگر زنی از همان ابتدا چنین اختیاری داشته باشد، مرد خود را در موضعی نمیبیند که بتواند زن را برای جدایی سالها معطل کند.
البته باید دانست حق طلاق هم صد در صد آسان نیست و زن وقتی دادخواست طلاق میدهد، باز هم به تشریفات دادگاه نیاز دارد. فقط چون مسیر از طرف وکالت مرد هموار شده، پیچیدگیها کمتر خواهد بود.
معایب حق طلاق برای زن
-
تصمیمگیری عجولانه: برخی صاحبنظران حقوقی معتقدند که دادن حق طلاق به زن ممکن است باعث تصمیمگیریهای عجولانه و بدون فکر کافی شود. بهخصوص اگر زن تحت تاثیر احساسات لحظهای قرار بگیرد.
-
از دست دادن حقوق مالی: در برخی مواقع، مرد ممکن است از زن بخواهد که برای گرفتن حق طلاق، حقوق مالیاش مانند مهریه را ببخشد.
نکته حقوقی: اگر زن مهریه را ببخشد و این موضوع در سند رسمی ثبت شود، او دیگر نمیتواند برای مطالبه آن در آینده اقدام کند.
چند نکته کاربردی در راستای سادگی فهم موضوع
-
تنظیم سند بلاعزل
اگر زن حق طلاق را مطالبه کرد، بهتر است مرد سند بلاعزل و در عین حال، بدون حق رجوع و حق فسخ تنظیم نماید. در غیر این صورت هر زمانی که مرد پشیمان شود، وکالت باطل میشود و زن نمیتواند پروژه جدایی را ادامه دهد.
-
بررسی امکان رجوع از بخشش مهریه
اگر زن مهریه را در مقابل گرفتن وکالت طلاق ببخشد، ممکن است دیگر راهی برای پس گرفتن آن نداشته باشد. البته در حالتی که زن مهریه را هبه کند، ممکن است در صورت وجود شرایط قانونی مشخصی، بتواند از بخشش رجوع نماید؛ اما در مواردی که مهریه را بهطور قطعی ابراء کرده، امکان مطالبه مهریه بعدی وجود ندارد.
-
روش حل اختلاف مالی
اگر میان زن و مرد اختلاف شدیدی بر سر میزان بخشش وجود داشت، وکیل های متخصص میتوانند راهنمایی کنند که چه میزانی از مهریه بخشیده شود یا چه بندهایی در سند درج شود تا هر دو طرف راضی شوند.
-
اهمیت استعلام
اگر زنی میخواهد مطمئن شود همسرش بهطور دقیق اموالش را در جایی پنهان نکرده یا قصد انتقال دارایی برای فرار از مهریه را ندارد، میتواند استعلامهایی از مراجع مربوطه بگیرد. هدف از این کار بررسی دقیق شرایط است تا اگر مرد توان پرداخت داشت، زن به راحتی مهریهاش را پیگیری کند.
-
ثبت شروط در عقدنامه
گاهی خانمها همان ابتدا حواسشان را جمع میکنند و در متن عقدنامه مینویسند که مرد به آنها حق طلاق داده و هیچ شرطی برای بخشش مهریه وجود ندارد. این اقدام میتواند در آینده مشکلات حقوقی فراوانی را کم کند.
جمعبندی نهایی
در نهایت، انتخاب میان مهریه یا حق طلاق بستگی به شرایط شخصی، مالی و روحی زن دارد. در حالی که مهریه میتواند بهعنوان پشتوانه مالی باشد، حق طلاق به زن این امکان را میدهد که بدون نیاز به اثبات دلایل پیچیده، از زندگی مشترک خارج شود.
اگر زن تصمیم به گرفتن حق طلاق دارد، باید مطمئن شود که شرایط قانونی و حقوقی آن بهدرستی تنظیم شده است. بهویژه در مواردی که مهریه یا حقوق مالی دیگر مطرح است، مشاوره حقوقی ضروری است.