آیا زن مطلقه برای ازدواج دوم نیاز به اذن پدر دارد؟
یکی از موضوعات مهم در حقوق خانواده ایران، اذن پدر برای ازدواج دختران است که بر اساس قوانین مدنی ایران تعریف و تنظیم شده است. در این مقاله، با استناد به مادههای قانونی، به بررسی این موضوع میپردازیم که آیا زن مطلقه (دختری که باکره نیست) برای ازدواج دوم نیاز به اجازه پدر یا ولی قهری خود دارد یا خیر.
قوانین مرتبط با اذن پدر در ازدواج
ماده ۱۰۴۳ قانون مدنی : به طور صریح میگوید نکاح دختر باکره، اگرچه به سن بلوغ رسیده باشد، موقوف به اجازه پدر یا جد پدری اوست. هرگاه پدر یا جد پدری بدون علت موجه از دادن اجازه مضایقه کند، اجازه او ساقط و در این صورت دختر میتواند با معرفی کامل مردی که میخواهد با او ازدواج کند و شرایط نکاح و مهری که بین آنها قرار داده شده، پس از اخذ اجازه از دادگاه مدنی خاص، به دفتر ازدواج مراجعه و نسبت به ثبت ازدواج اقدام نماید.
طبق ماده ۱۰۴۳ قانون مدنی، اذن پدر یا جد پدری تنها برای ازدواج دختر باکره الزامی است. بنابراین، اگر دختری باکره نباشد (مثلاً به دلیل ازدواج قبلی)، نیازی به کسب اجازه از پدر یا جد پدری ندارد
وضعیت زن مطلقه
زن مطلقه، به دلیل ازدواج قبلی، غیر باکره محسوب میشود. بنابراین، طبق ماده ۱۰۴۳ قانون مدنی، برای ازدواج دوم نیازی به اذن پدر ندارد. این موضوع در رویه قضایی نیز مورد تایید قرار گرفته است.
دلایل حقوقی:
-
قانونگذار در ماده ۱۰۴۳ به صراحت عنوان کرده که اذن پدر تنها برای دختر باکره الزامی است.
-
در صورتی که دختر از باکرگی خارج شود (اعم از ازدواج یا موارد دیگر)، از نظر قانونی حق تصمیمگیری در ازدواج به طور کامل به خود او واگذار میشود.
همچنین بخوانید : آیا ازدواج دختر باکره بدون اجازه پدر امکانپذیر است؟
آیا دختر غیر باکره نیاز به اذن پدر دارد؟
با توجه به ماده ۱۰۴۳ قانون مدنی، دخترانی که از باکرگی خارج شدهاند برای ازدواج نیاز به اذن پدر ندارند.
اذن پدر برای دخترانی که به دلایل غیر معمول باکره نیستند
اگر دختری به دلایل غیر جنسی مانند ورزش یا تصادف باکرگی خود را از دست داده باشد، همچنان از نظر قانونی باکره محسوب میشود و نیاز به اذن پدر دارد.
در مواردی که دختری به دلیل تجاوز جنسی باکرگی خود را از دست داده باشد، از نظر قانونی نیز همچنان باکره محسوب میشود و نیاز به اذن پدر دارد.
از نظر حقوقی، باکرگی در ماده ۱۰۴۳ قانون مدنی به معنای عدم برقراری رابطه زناشویی است، نه صرفاً وضعیت جسمی پرده بکارت. بنابراین اگر دختری به دلایلی غیرجنسی مانند ورزش یا تصادف باکرگی خود را از دست داده باشد، همچنان باکره محسوب میشود و برای ازدواج نیاز به اذن پدر یا جد پدری دارد.
تفسیر حقوقی این ماده به وضوح نشان میدهد که معیار اصلی، عدم وقوع رابطه زناشویی است و از دست رفتن پرده بکارت به دلایل غیرجنسی، تأثیری بر الزامی
بودن اذن پدر ندارد.
در صورتی که باکرگی دختر به دلیل تجاوز از بین رفته باشد، مسأله پیچیدهتر و نیازمند بررسی دقیق حقوقی و اجتماعی است. از نظر حقوقی و با استناد به تفاسیر ماده ۱۰۴۳ قانون مدنی، ملاک اصلی برای الزام اذن پدر، رابطه زناشویی مشروع است. بنابراین، وقوع تجاوز که یک رابطه غیرمشروع و بدون رضایت محسوب میشود، از دید قانون باعث تغییر وضعیت حقوقی دختر به عنوان غیرباکره نمیشود.
در نتیجه، دختری که به دلیل تجاوز باکرگی خود را از دست داده باشد، همچنان برای ازدواج نیاز به اذن پدر یا جد پدری دارد. این موضوع البته در شرایط خاص ممکن است با توجه به حساسیت اجتماعی و قضایی پرونده، تفسیرهای متفاوتی داشته باشد.
جمعبندی
زن مطلقه برای ازدواج دوم نیازی به اجازه پدر ندارد، چرا که قانونگذار در ماده ۱۰۴۳ قانون مدنی تصریح کرده است که اذن پدر تنها برای ازدواج دختر باکره ضروری است. در مواردی که پدر از دادن اجازه خودداری کند، دختر باکره نیز میتواند با مراجعه به دادگاه، اذن ازدواج خود را اخذ کند.
پیشنهاد حقوقی: اگر در این زمینه اختلاف یا سوء تفاهمی وجود دارد، مشاوره با وکیل خانواده میتواند به روشن شدن حقوق فرد و حل مشکلات احتمالی کمک کند.
شایان
01 بهمن 1403