فدیه یک پرسش حیاتی را برای زنی که خود را گرفتار میبیند، مطرح میکند: وقتی او خواهان جدایی است اما همسرش مخالفت میکند، چه راهی پیش رو دارد؟ آیا مسیری برای رهایی وجود دارد؟"
این مقاله به بررسی یک ابزار حقوقی قدرتمند اما کمتر شناختهشده میپردازد: فدیه.
فدیه چیست؟
فدیه در لغت به معنای مالی است که برای آزادی یک اسیر یا زندانی پرداخت میشود. این مفهوم در اساس به معنای پرداخت یک بها برای رهایی از یک مشکل یا وضعیت دشوار است. در فقه اسلامی، این اصطلاح در موارد مختلفی به کار میرود که همگی همین مفهوم محوری "پرداخت برای رهایی" را در خود دارند.
برای درک بهتر، به چند مثال خارج از حوزه طلاق توجه کنید:
-
فدیه روزه: افرادی مانند سالمندان، بیماران یا زنان باردار که توانایی روزه گرفتن را ندارند، میتوانند برای هر روز روزهنگرفتن، مبلغ معینی را به نیازمندان بپردازند. به این مبلغ، فدیه روزه گفته میشود.
-
فدیه حج: اگر شخصی در حین انجام مناسک حج، برخی از اعمال حرام مانند شکار کردن یا کوتاه کردن مو را انجام دهد، باید مالی را به عنوان کفاره و فدیه بپردازد.
همانطور که میبینید، در تمام این موارد، یک پرداخت مالی صورت میگیرد تا فرد از یک وظیفه سنگین یا یک اشتباه رها شود. همین منطق در مورد نوع خاصی از طلاق نیز به کار گرفته میشود.
فدیه در طلاق چیست؟
در زمینه حقوق خانواده،
فدیه به مال یا پولی گفته میشود که زن به همسر خود میبخشد تا رضایت او را برای طلاق جلب کند. این راهکار حقوقی زمانی مطرح میشود که زن به دلیل
کراهت و تنفر شدید از همسرش، دیگر قادر به ادامه زندگی مشترک نیست، اما دلایل قانونی محکمهپسندی مانند اثبات "عسر و حرج" (سختی و مشقت غیرقابل تحمل) برای جدایی ندارد.
در نظام حقوقی ایران، حق طلاق اصولاً متعلق به مرد است. زن تنها در شرایط خاصی میتواند درخواست طلاق بدهد؛ برای مثال، اگر از همسرش وکالت در طلاق داشته باشد یا بتواند مواردی چون ضرب و شتم، اعتیاد زیانآور یا ترک خانه از سوی مرد را در دادگاه ثابت کند.
وقتی هیچکدام از این شرایط وجود ندارد و زن صرفاً به دلیل بیزاری قلبی خواهان جدایی است، فدیه مانند یک اهرم فشار عمل میکند. زن با بخشیدن بخشی از مهریه خود یا دادن مالی دیگر، به همسرش انگیزهای مالی میدهد تا با طلاق موافقت کند. این فرآیند، طلاق را از یک تصمیم یکطرفه از سوی مرد، به یک توافق دوجانبه مبتنی بر یک معامله مالی تبدیل میکند.
تعاریف حقوقی و شرعی فدیه
مفهوم فدیه در طلاق هم در فقه اسلامی ریشه دارد و هم در قوانین مدنی ایران به رسمیت شناخته شده است.
-
در فقه اسلامی: این موضوع تحت عنوان طلاق خُلع و مُبارات مطرح میشود. خلع زمانی است که تنفر تنها از جانب زن است و او برای رهایی، مالی را به شوهرش میبخشد. مبارات نیز وقتی است که کراهت دوطرفه است.
-
در قانون مدنی ایران: قانونگذار به صراحت این دو نوع طلاق را تعریف کرده و شرایط فدیه را مشخص نموده است.
-
ماده ۱۱۴۶ قانون مدنی (طلاق خلع): "طلاق خلع، آن است که زن، به واسطه کراهتی که از شوهر خود دارد، در مقابل مالی که به شوهر میدهد، طلاق میگیرد. اعم از اینکه مال مزبور، عین مهر یا معادل آن و یا بیشتر و یا کمتر از مهر باشد."
-
ماده ۱۱۴۷ قانون مدنی (طلاق مبارات): "طلاق مبارات، آن است که کراهت، از طرفین باشد. ولی در این صورت، عوض باید زاید بر میزان مهر نباشد."
این مواد قانونی، چارچوبی مشخص برای زنانی ایجاد میکنند که میخواهند از طریق پرداخت مالی، به ازدواج خود پایان دهند. این طلاقها جزو طلاق بائن محسوب میشوند؛ یعنی پس از وقوع طلاق، مرد حق رجوع به همسرش در دوران عده را ندارد، مگر در شرایطی خاص که در ادامه توضیح داده خواهد شد.
تفاوت فدیه با مهریه و نفقه
بسیاری از افراد این سه مفهوم مالی را با یکدیگر اشتباه میگیرند، در حالی که ماهیت و زمان پرداخت آنها کاملاً متفاوت است.
-
مهریه: مهریه یک تعهد مالی است که مرد در زمان عقد ازدواج بر عهده میگیرد و متعلق به زن است. مهریه حق زن است و نمادی از صداقت مرد در ابتدای زندگی مشترک محسوب میشود. زن میتواند هر زمان که بخواهد آن را مطالبه کند.
-
نفقه: نفقه شامل هزینههای زندگی زن از جمله خوراک، پوشاک، مسکن و هزینههای درمانی است که پرداخت آن در طول زندگی مشترک بر عهده شوهر است. نفقه وظیفه مرد در قبال همسرش است.
-
فدیه: فدیه، برخلاف دو مورد قبل، مالی است که از طرف زن به مرد داده میشود. این پرداخت نه در ابتدای زندگی و نه در طول آن، بلکه در زمان تصمیم به جدایی و برای کسب رضایت مرد جهت طلاق صورت میگیرد.
میتوان اینطور خلاصه کرد: مهریه یک طلب از سوی زن، نفقه یک وظیفه بر دوش مرد، و فدیه یک پرداخت از سوی زن است.
فدیه باید چه ویژگیهایی داشته باشد؟
مالی که به عنوان فدیه تعیین میشود، نمیتواند هر چیزی باشد و باید دارای شرایط قانونی مشخصی باشد تا معامله طلاق صحیح واقع شود.
-
باید مالیت داشته باشد: یعنی دارای ارزش اقتصادی و قابل خرید و فروش باشد. چیزهای بیارزش یا فاقد مشروعیت اقتصادی نمیتوانند به عنوان فدیه قرار گیرند.
-
باید معلوم و معین باشد: مقدار و مشخصات فدیه باید کاملاً روشن باشد. زن نمیتواند بگوید "چیزی به تو میدهم"، بلکه باید دقیقاً مشخص کند چه چیزی و به چه میزانی میبخشد؛ مثلاً "۵۰ سکه بهار آزادی" یا "خودروی پژو ۲۰۷ مدل ۱۴۰۲ خودم". اگر فدیه مجهول باشد، تملیک آن باطل است.
-
باید قابلیت تملک داشته باشد: مالی که بخشیده میشود باید قانوناً قابل انتقال به شوهر باشد. برای مثال، زن نمیتواند اموال عمومی یا مالی را که به او تعلق ندارد به عنوان فدیه ببخشد.
اگر فدیه این شرایط را نداشته باشد، بخشش مال باطل است و طلاق از نوع بائن (غیرقابل رجوع) به طلاق
رجعی (قابل رجوع از سوی مرد) تبدیل میشود.
چه زمانی زن نیازی به پرداخت فدیه ندارد؟
پرداخت فدیه به هیچ وجه اجباری نیست. این تنها یک راهکار برای شرایط خاص است. در موارد زیر، زن میتواند بدون پرداخت هیچگونه فدیهای طلاق بگیرد:
-
زمانی که شوهر درخواستدهنده طلاق باشد: اگر مرد خودش تصمیم به جدایی بگیرد، نه تنها فدیهای مطرح نیست، بلکه او موظف است تمام حقوق مالی زن، از جمله مهریه، نفقه معوقه و اجرتالمثل را به طور کامل بپردازد.
-
زمانی که زن دلایل قانونی برای طلاق دارد: اگر زن بتواند در دادگاه ثابت کند که ادامه زندگی برای او با سختی و مشقت همراه است (عسر و حرج)، دادگاه حکم طلاق را صادر خواهد کرد. مصادیق عسر و حرج میتواند شامل موارد زیر باشد:
-
ضرب و شتم یا هرگونه سوءرفتار مستمر.
-
اعتیاد زیانآور مرد به مواد مخدر یا مشروبات الکلی.
-
محکومیت قطعی مرد به حبس پنج سال یا بیشتر.
-
ترک زندگی خانوادگی از سوی مرد برای مدت طولانی.
-
ابتلای مرد به بیماریهای صعبالعلاج.
-
زمانی که زن از شوهر وکالت در طلاق دارد: اگر زن در زمان عقد یا پس از آن، وکالتنامه رسمی و بلاعزل برای طلاق گرفته باشد، میتواند بدون نیاز به اثبات دلیل یا پرداخت فدیه، خود را مطلقه کند.
-
در طلاق توافقی واقعی: اگر هر دو طرف برای جدایی به توافق کامل رسیده باشند و مرد بدون هیچ چشمداشت مالی حاضر به طلاق باشد، دیگر نیازی به پرداخت فدیه نیست.
تعیین میزان فدیه در طلاق چگونه انجام میگیرد؟
هیچ فرمول ثابت و از پیش تعیینشدهای برای مقدار فدیه وجود ندارد. این مبلغ عمدتاً از طریق
مذاکره و توافق میان زن و شوهر مشخص میشود. این یک فرآیند مبتنی بر چانهزنی است که در آن، میزان کراهت زن از زندگی و میزان مقاومت مرد برای طلاق، نقش کلیدی دارد.
با این حال، قانون دو چارچوب کلی برای این توافق در نظر گرفته است که به نوع طلاق بستگی دارد. این بخش مهمترین تفاوت عملی میان طلاق خلع و مبارات را آشکار میکند.
میزان فدیه در طلاق خلع
در طلاق خلع، کراهت و بیزاری یکطرفه و از جانب زن است. از آنجا که زن آغازگر این جدایی است و میخواهد رضایت مردی را که شاید تمایلی به طلاق ندارد جلب کند، قانون دست او را برای پیشنهاد مالی باز گذاشته است. میزان فدیه در این نوع طلاق میتواند:
-
کمتر از مهریه باشد.
-
معادل مهریه باشد.
-
بیشتر از مهریه باشد.
در واقع، هیچ سقف قانونی برای فدیه در طلاق خلع وجود ندارد. برای مثال، اگر مهریه زنی ۱۰۰ سکه طلا باشد، او میتواند پیشنهاد ببخشش ۵۰ سکه، کل ۱۰۰ سکه، یا حتی ۱۰۰ سکه به علاوه یک آپارتمان را برای جلب رضایت شوهرش بدهد.
میزان فدیه در طلاق مبارات
در طلاق مبارات، کراهت دوطرفه است؛ یعنی هم زن از مرد بیزار است و هم مرد از زن. چون تمایل به جدایی در هر دو طرف وجود دارد، قانون برای جلوگیری از سودجویی مرد، یک محدودیت مهم تعیین کرده است. میزان فدیه در این نوع طلاق
نباید بیشتر از مقدار مهریه باشد.
اگر در طلاق مبارات، زن مبلغی بیشتر از مهریه را ببخشد، طلاق صحیح است، اما مرد مالک آن مقدار اضافی نخواهد شد و این بخشش از نظر قانونی معتبر نیست.
رجوع از فدیه؛ یک حق مهم برای زن
یکی از پیچیدهترین و مهمترین نکات حقوقی درباره فدیه، امکان رجوع یا پس گرفتن آن است. قانون این حق را برای زن در نظر گرفته است، اما این حق، شرایط و پیامدهای بسیار مهمی دارد.
بیایید این فرآیند را مرحله به مرحله بررسی کنیم:
مرحله اول: دوران عِدّه عده به مدتی گفته میشود که زن پس از انحلال نکاح (به دلیل طلاق یا فوت شوهر)، نمیتواند ازدواج مجدد کند. مدت عده طلاق معمولاً سه ماه یا سه دوره پاکی زن است. اگر زن باردار باشد، عده او تا زمان به دنیا آمدن فرزندش ادامه دارد.
مرحله دوم: اقدام زن برای رجوع از فدیه زن
تنها در طول دوران عده میتواند از فدیهای که بخشیده است، رجوع کند. یعنی میتواند اعلام کند که از بخشش مال خود پشیمان شده و آن را پس میخواهد. این حق پس از پایان عده از بین میرود.
مرحله سوم: تغییر ماهیت طلاق به محض اینکه زن از فدیه رجوع میکند، یک اتفاق حقوقی بسیار مهم رخ میدهد: نوع طلاق از
بائن (غیرقابل بازگشت) به رجعی (قابل بازگشت) تغییر میکند.
مرحله چهارم: ایجاد حق رجوع برای مرد با تبدیل شدن طلاق به رجعی، حالا این حق برای مرد ایجاد میشود که او نیز در همان دوران عده، به زندگی مشترک بازگردد. این بازگشت نیازی به عقد مجدد ندارد و صرفاً با اعلام اراده مرد صورت میگیرد.
به عبارت سادهتر، حق رجوع زن از فدیه و حق رجوع مرد به زندگی، به یکدیگر گره خوردهاند. زن نمیتواند هم مالش را پس بگیرد و هم مانع بازگشت همسرش شود. این یک سازوکار برای حفظ عدالت میان طرفین است.