آیا به رای قطعی دادگاه تجدیدنظر میتوان اعتراض کرد؟
«اگر کسی به ما بگوید هیچ حکمی در دادگاه برای همیشهغیر قابل تغییر نیست، شاید کمی تردید کنیم؛ اما واقعیت آن است که در برخی شرایط میتوان به حکمی که حتی قطعی شده اعتراض کرد.» این جمله، پرسشی را در ذهن برمیانگیزد: آیا واقعا امکان دارد یک رأی قطعی در دادگاه تجدیدنظر، دگرگونی پیدا کند؟ گاهی پیش میآید شخصی از حکم صادرشده رضایت ندارد، یا پس از مدتی، سند جدیدی به دستش میرسد که نشان میدهد شاید میشد قضاوت دیگری انجام شود. همین دغدغه باعث شده قانونگذار راههایی را برای اعتراض به رأی قطعی پیشبینی کند. در ادامه، قصد داریم همه این مسائل را گامبهگام توضیح دهیم و بررسی کنیم که تحت چه شرایطی میتوان یک رأی قطعی دادگاه تجدیدنظر را دوباره به جریان انداخت. متن پیش رو کوتاه و مختصر نیست و قرار است از ابتدا تا انتها همه زوایای موضوع را شرح دهد؛ چون پرسش درباره اعتراض به حکم قطعی همیشه میان مردم مطرح بوده است.
موارد تجویز تغییر حکم
حتما شنیدهاید که رأیِ صادر شده بعد از رسیدن به مرحله قطعی بودن، دیگر از گزینههای عادی اعتراض خارج میشود. اما قانون برای آنکه عدالت از مسیر خودش منحرف نشود، شرایطی را در نظر گرفته تا اگر در حکمی اشتباه شده یا حق کسی پایمال شده است، بتوان روند را اصلاح کرد. تغییر حکم گاهی در چارچوبی انجام میشود بهنام «طرق فوقالعاده اعتراض به حکم قطعی». در این قسمت مهمترین مواردی را که امکان تغییر حکم وجود دارد بیان میکنیم:
-
واخواهی در حکم غیابی:
وقتی خوانده (کسی که علیه او دادخواست طرح شده) در هیچ مرحلهای حاضر نبوده و دادگاه بدون حضور او رأی میدهد، آن حکم عنوان «غیابی» میگیرد. فرد غایب ممکن است زمانی خبردار شود که رأی قطعی شده است. با چنین فرضی، قانون فرصتی را داده تا بتواند دوباره موضوع را پیش ببرد. در صورتی که دادگاه تجدیدنظر هم همان حکم را تکرار کند و این شخص هیچ فرصتی برای دفاع نداشته باشد، میتواند واخواهی کند. البته تحقق این سناریو کمتر رخ میدهد، اما اگر رخ دهد، در زمره موارد تغییر حکم قطعی بهشمار میآید.
-
اعتراض شخص ثالث:
گاهی حکمی میان دو نفر صادر میگردد، ولی شخصی بیرون از این دعوا کشف میکند که نتیجه این حکم، لطمهای به حقوق او وارد کرده است. این فرد که اصلا طرفِ دادخواست اولیه نبوده، میتواند اعتراض ثالث کند. حتی اگر آن حکم قطعی باشد، این اعتراض قابلیت ثبت دارد و در صورت اثبات اینکه حکم، به حق او آسیب زده، نتیجه قبلی نقض یا اصلاح خواهد شد.
-
اعاده دادرسی:
شاید بتوان گفت شناختهشدهترین راه اعتراض فوقالعاده به رأیِ قطعی، اعاده دادرسی است. به طور مثال، اگر مدرکی وجود داشته که نشان میدهد اشتباه مهمی در حکم راه یافته یا کسی برای پیروزی در دعوا از سند جعلی کمک گرفته باشد و پس از صدور حکم این موضوع مشخص شود، فرد محکوم شده میتواند تقاضای اعاده دادرسی کند. در چنین حالتی و در صورت پذیرش دادگاه، حکم پیشین خودبهخود تغییر خواهد کرد یا بهکلی نقض میشود.
-
فرجامخواهی در موارد محدود:
قانون آیین دادرسی مدنی، دعواهای محدودی را قابل فرجام دانسته است. اگر چه رأی دادگاه تجدیدنظر اصولا قطعی محسوب میشود؛ اما برای مسائلی چون طلاق، اصل نکاح، وقف، نسب و حجر، میتوان اعتراض فرجامی کرد. این امر نیز وضعیتی استثنایی است تا در صورت بروز خطاهای جدی در حکم، امکان رد آن در دیوان عالی کشور مهیا باشد.
نحوه اعتراض به رأی قطعی دادگاه تجدیدنظر
اگر تصمیم گرفتهاید نسبت به رایی که از دادگاه تجدیدنظر صادر شده اقدام کنید، باید روش طرح اعتراض را بشناسید. هرکدام از روشهای چهارگانه بالا رویه ویژه خودشان را دارند. نکته کلیدی آن است که حتما باید قوانین آیین دادرسی، شامل مهلتها و نحوه ثبت دادخواست را رعایت نمود. اولین قدم، تشخیص دقیق راه اعتراض است. اگر حکم غیابی باشد و شما محکومعلیه غایب تلقی شوید، گزینه واخواهی مطرح میشود. اگر هم، شخص دیگری هستید و میبینید حکمی که میان دو نفر صادر شده، به دارایی یا حقوق شما لطمه زده، باید اعتراض ثالث کنید.
در صورتی که پرونده از نوعی باشد که طبق ماده 368 قانون آیین دادرسی مدنی اجازه فرجامخواهی را میدهد، میتوان مستقیم دادخواست فرجام را به دیوان عالی کشور ارسال کرد. و اگر راهحل اصلیتان اعاده دادرسی است، آن دادخواست را باید در همان دادگاهی تقدیم نمود که حکم قبلی را صادر کرده بود. در کل، موفقیت در اعتراض به رأی قطعی دادگاه تجدیدنظر، به شناخت کامل قوانین نیاز دارد تا از چارچوب مشخصشده خارج نشوید.
شرایط قانونی اعتراض به رأی قطعی دادگاه تجدیدنظر
همینطور که اشاره شد، امکان اعتراض به رأی قطعی محدود به مواردی است که قانونگذار پذیرفته است. مهمترین شرط قانونی، وجود یکی از دلایل معتبر در هر روش اعتراض است. مثلا در اعاده دادرسی، مواردی همچون جعلی بودن اسناد یا مغایرت حکم صادر شده با حکم دیگر مطرح میگردد. در فرجامخواهی هم فهرست مشخصی از دعاوی تعیین شده که این امکان را دارند. در اعتراض شخص ثالث، حتما باید روشن باشد که فرد ثالث پیشتر در آن دعوا حضور نداشته و حقوقش هم تحت تأثیر آن حکم قرار گرفته است.
علاوه بر این، در بسیاری از این اعتراضها، زمان تعیینکننده است. به عبارت دیگر، اگر محاکمه پایان یافته و حکم ابلاغ هم شده باشد، فقط در مدتی مشخص میتوان اقدام کرد. مثلا مهلت فرجامخواهی در قانون محدود است و در صورت اتمام آن، راهی برای اعتراض نخواهد بود.
فراموش نکنید در روشهایی مثل اعاده دادرسی، اگر روشن شود که جهات قانونی آن محقق نشده، درخواست رد میشود. یا در اعتراض ثالث، اگر شخص نتواند توضیح دهد که چرا حکم مورد اعتراض، حقوق شخص ثالث را خدشهدار ساخته، این اعتراض نیز به نتیجه نخواهد رسید. پس رعایت الزامات قانونی، نخستین ضرورت برای این شیوه اعتراض است.
مراحل اعتراض به رأی قطعی دادگاه تجدیدنظر
برای اینکه درک سادهتری داشته باشیم، میشود به شکل گامبهگام توضیح داد:
-
تشخیص نوع اعتراض
ابتدا باید دید کدام روش و کدام ماده قانونی شرایط پرونده شما را پوشش میدهد؛ آیا میخواهید فرجامخواهی کنید یا شرایط اعاده دادرسی دارید، یا شاید اعتراض ثالث باشید. یا حتی ممکن است رای مرحله تجدیدنظر هم غیابی باشد و واخواهی در دستور کارتان قرار گیرد.
-
مهیا کردن دلایل و اسناد
پس از تشخیص مسیر، باید تمام دلایل را کنار هم گذاشت. مثلا اگر قصد اعاده دادرسی دارید، بهتر است شواهد اشتباه در حکم را یکجا جمع کنید. اگر سند نوینی در دست دارید، باید بهروشنی مشخص شود که چرا پیشتر در دسترس نبوده است.
-
تنظیم دادخواست ویژه و ارسال
مرحله بعدی، پر کردن دادخواست با ذکر دقیق دلیل اعتراض است. عنوان دادخواست باید درست ذکر گردد؛ مثلا “دادخواست اعاده دادرسی نسبت به دادنامه شماره فلان…” یا “دادخواست فرجامخواهی از حکم صادرشده در شعبه تجدیدنظر…”. این دادخواست همراه مستندات به مرجع قضایی ارسال میشود.
-
بررسی دادگاه یا دیوان
بسته به مسیری که انتخاب شده است، پرونده یا در همان دادگاه صادرکننده رأی قطعی مطالعه میشود یا در مرجعی همعرض یا در دیوان عالی کشور رسیدگی خواهد شد. در صورت صحت دلایلی که بیان میکنید، آرای سابق میتوانند نقض یا اصلاح گردند. اگر هم دلایل ناکافی باشد، اعتراض رد میشود.
-
صدور حکم جدید
در نهایت، امکان دارد دادگاه پس از رسیدگی مجدد، همان حکم قبلی را تایید کند یا بهطور کامل تغییر دهد؛ گاه نیز, بخشی از رأی را عوض میکند و باقی را تایید. همهچیز به شواهد و مستندات وابسته است.
مرجع صالح رسیدگی به اعتراض رأی قطعی دادگاه تجدیدنظر
پرسش مهمی که برای بسیاری بهوجود میآید، این است که بعد از صدور قطعی، باید کجا برویم؟ پاسخ این سوال بسته به نوع اعتراض فرق میکند:
-
واخواهی: اگر رای تجدیدنظر به شکل غیابی صادر شده باشد، همان مرجع تجدیدنظر استان، نقطه رسیدگی به واخواهی است. قانونا آن مرجع دوباره موضوع را وارسی میکند.
-
اعتراض ثالث: در اعتراض ثالث، پرونده معمولا در همان دادگاهی رسیدگی میشود که رأی قطعی را صادر کرده؛ اما باید به مواد قانونی رجوع کرد تا مشخص گردد دقیقاً کدام شعبه صلاحیت دارد.
-
اعاده دادرسی: در اعاده دادرسی حقوقی، اصولا درخواست را پیش همان دادگاهی میبرند که حکم قطعی داده بود؛ مگر در مواردی که قانون استثنا قائل شود.
-
فرجامخواهی: در پروندههای قابل فرجام، باید به دیوان عالی کشور رجوع شود. دیوان، صلاحیت دارد رای را از جنبه انطباق با قانون و شرع بررسی کند و اگر اشتباهی صورت گرفته باشد، آن را نقض نماید؛ وگرنه نتیجه را تایید خواهد کرد.
مهلت اعتراض به رأی قطعی دادگاه تجدیدنظر
آیا میتوان هر زمانی که خواستیم اعتراض کنیم؟ پاسخ منفی است. برای هر شیوه اعتراض در قانون، بازه زمانی تعریف شده است. مرسومترین مهلتها عبارت است از:
-
مهلت واخواهی: اگر حکم غیابی باشد، 20 روز پس از ابلاغ واقعی برای افراد ساکن کشور در نظر گرفته شده است؛ البته کسانی که خارج از مرزهای ایران هستند مهلت بیشتری دارند (2 ماه).
-
مهلت فرجامخواهی: برای ساکنین ایران 20 روز و مقیمان بیرون از کشور 2 ماه است. فرجامخواهی فقط در خصوص موارد معین پذیرفتنی است و خارج از این مدت، عملا شانسی وجود ندارد.
-
مهلت اعاده دادرسی: در قانون، 20 روز برای داخل و 2 ماه برای خارج کشور مشخص شده است؛ منتها زمان شروع گاه تفاوت میکند. مثلا اگر دلیل اعاده دادرسی جعلی بودن اسناد باشد، مبدأ مهلت از روزی احتساب میشود که جعلیت در مرجع صالح اثبات گردد.
-
اعتراض ثالث: زمان معینی در قانون لحاظ نشده است و حتی بعد از پایان دادرسی و اجرای حکم هم، اگر شخص ثالث بتواند نشان دهد که رأی صادر شده حقوق او را از بین برده، اعتراض او استماع میشود.
جمعبندی اینکه در اغلب شیوههای شکایت از رأی قطعی، بدون رعایت چارچوب زمانی، نتیجه مطلوبی به دست نمیآید.
هزینه اعتراض به رأی دادگاه تجدیدنظر
از بحثهای پرتکرار در دعاوی مختلف، بحث خرج و مخارج دادرسی است. اعتراض به حکم قطعی، بسته به نوع اعتراض، هزینه مخصوص به خود را دارد. برای مثال، اگر قصد اعاده دادرسی دعوای مالی دارید، مبلغی مطابق ارزش خواسته باید پرداخت کنید. فرجامخواهی هم دارای هزینه قانونی بوده و از نرخ دعاوی غیرمالی و مالی تبعیت میکند.
همچنین بهطور کلی اگر موضوع پرونده، مالی باشد، مبلغ هزینه با درصدی از ارزش خواسته ارتباط پیدا میکند. در دعاوی غیرمالی هم یک رقم ثابت در قانون پیشبینی شده است. افزون بر آن، اگر نیاز به وکیل داشته باشید، حقالوکاله نیز مزید بر علت میشود. بنابراین بهتر است پیش از هر اقدامی، برآوردی از مخارج دادخواست و نحوه پرداخت آن به دست آورد تا در میانه راه دچار مشکل نشوید.
آیا پس از اعتراض به رأی تجدیدنظر احتمال تغییر حکم وجود دارد؟
افراد بسیاری از خود میپرسند: «اعتراض فوقالعاده وجه قانونی دارد؛ اما آیا احتمال دارد دادگاه دوباره همان حکم را تکرار کند و اعتراض بینتیجه بماند؟» پاسخ این است که بله، احتمال دارد دادگاه مجددا همان رأی سابق را تایید کند، ولی احتمال تغییر هم هست. همهچیز به مصالح پرونده و وزن دلایلی بستگی دارد که ارائه میکنید (دقت شود که از واژه ممنوع پرهیز میکنیم).
در مواقعی که اشتباه دادگاه بدوی و تجدیدنظر، آشکار باشد یا سندی تازه پیدا شده باشد، دادگاه معمولا حکم را اصلاح یا ابطال میکند. ولی برای اینکه چنین اتفاقی رخ دهد، باید شرایط قانونی اعاده دادرسی یا اعتراض ثالث یا فرجام فراهم شود. اگر این شرایط محقق نباشد یا مستندات تکمیل نباشد، انتظار تغییر حکم نباید داشت.
عواقب و پیامدهای اعتراض به رأی دادگاه تجدیدنظر چیست؟
اعتراض به حکم قطعی، گاه پرونده را طولانیتر و در مواردی پیچیدهتر میکند. ممکن است طرف مقابل هم واکنش نشان دهد، مستندات دیگری ارائه کند و درگیری ادامه پیدا کند. حتی میتواند زمان اجرای حکم را به تاخیر بیندازد. کسانی که بیدلیل و بدون مدارک قوی اقدام به اعتراض میکنند، ممکن است وقت و هزینه زیادی را از دست بدهند. همچنین در مواردی، ممکن است دادگاه ناگزیر از گرفتن تأمین شود تا در صورت بیاعتبار بودن اعتراض، خسارتهای احتمالی جبران گردد.
با این حال اگر شرایط قانونی مهیاست و واقعا مسیر اشتباهی در صدور حکم طی شده و اعتراض بر اساس دلایل منسجم صورت بگیرد، فواید آن میتواند جبرانکننده همه این دشواریها باشد. گاهی کشف حقیقت، حتی در لحظههای پایانی هم ارزشمند است و کل حکم را زیر و رو میکند.