بسیاری از ما، تنها از واژه بیع، مفهوم ساده خریدوفروش را استنباط میکنیم و متوجه نمیشویم که در متن قوانین، شاخوبرگهای فراوانی برای آن در نظر گرفته شده است. افزون بر این، عقود خرید و فروش در قوانین کشورمان از الگوی فقه اسلامی الهام گرفتهاند و هر کدام، ضوابط اختصاصی دارند. در حقیقت، هر معامله سادهای که در طول روز انجام میدهیم از خرید یک خوراکی گرفته تا نقل و انتقال ملک میتواند شکلی از انعقاد بیع باشد. پس اگر قرار است پا در راه دادوستد بزرگی بگذاریم یا یک سند حقوقی مهم امضا کنیم، بهتر است یک آشنایی عمیق با اقسام بیع داشته باشیم. در ادامه، تلاشی میکنیم تا تصویری واضح از این موضوع به دست آورید.
انواع بیع چیست؟
در قانون مدنی، عقود به دو گروه عمده تقسیم میشوند: عقود معین و عقود نامعین. عقود معین، همان پیمانهایی هستند که نام، ساختار و ضوابط ویژه خود را داشته و قانونگذار برایشان موادی مشخص در نظر گرفته است؛ مثل بیع، اجاره، صلح، رهن و … . میان این گونه عقود، بیع جایگاه بسیار مهمی دارد؛ زیرا فرآیند خرید و فروش در جامعۀ بشری همواره رواج زیادی داشته است.
در یک تعریف ساده، بیع یعنی تملیک یک عین در برابر عوض معلوم و مشخصی که اصطلاحاً آن عین را «مبیع» و آن عوض را «ثمن» مینامند. تصور کنید قصد دارید یک خودرو را بخرید: در این مثال، خودرو، مبیع و پولی که پرداخت میکنید، ثمن است. بدیهی است که در ظاهر، این مفهوم روشن جلوه میکند، اما وقتی صحبت از قانون مدنی و فقه اسلامی به میان میآید، خواهید دید که این تعریف در شاخوبرگهای فراوانی گسترده میشود.
قانونگذار، اقسام بیع را از دیدگاههای گوناگونی بررسی کرده است: گاهی بر اساس زمان تحویل مبیع یا پرداخت پول، گاهی هم بر اساس شیوه تعیین آن پول یا کالا. افزون بر این، حالتهایی مانند وجود حق فسخ برای فروشنده یا خریدار نیز میتواند انواع دیگری از بیع را شکل بدهد. در نتیجه این تنوع، لازم است بدانیم هر نوع بیع چه شرایطی دارد و آیا از نظر قانونی صحیح است یا نه.
برای درک بهتر انواع بیع، ابتدا به طور خلاصه فهرستی از آنها ارائه میدهیم
-
بیع مطلق یا قطعی
-
بیع شرط (بیع خیاری)
-
بیع موجل (شامل بیع سلف یا سلم، بیع کالی به کالی و بیع نسیه)
-
بیع نقد
-
بیع معاطات
-
بیع کالی به کالی
-
بیع غرری
-
بیع صرف
-
بیع کلی
-
بیع محاباتی
-
بیع تولیه
-
بیع مرابحه
-
بیع مساومه
-
بیع مواضعه
-
بیع غائب
-
بیع معدوم
-
بیع فضولی و ...
این گستردگی در دستهبندی نشان میدهد که قرارداد خرید و فروش واقعاً میتواند شکلهای گوناگونی داشته باشد و اثرات متفاوتی بر حقوق طرفین بگذارد. اکنون که تصویر کلی را دریافتیم، بهتر است به بررسی دقیقتر برخی از این انواع بپردازیم.
انواع بیع از نظر نحوه پرداخت ثمن و مبیع
در بحث خریدوفروش، گاهی فروشنده کالا را همزمان تقدیم میکند و خریدار هم پول را در همان لحظه میپردازد؛ گاهی یکی از این دو مؤجل یا مدتدار است و گاهی هم هر دو به تعویق میافتد. برای توصیف این وضعیتها در فقه، اصطلاحات ویژهای به کار میرود.
-
بیع نقد یا حال
در بیع نقد، همهچیز آنی است. فروشنده کالا را سر همان مجلس یا در فاصله خیلی کوتاه تحویل میدهد، خریدار هم مبلغ را خیلی سریع پرداخت میکند. این شکل خرید و فروش در معاملات روزمره بسیار مرسوم است؛ مثلاً وقتی از فروشگاه یک بسته قند یا قوطی روغن میخرید، همانجا مبلغ مورد نظر را میدهید و کالا را هم تحویل میگیرید.
-
بیع نسیه
در بیع نسیه، فروشنده کالا را تحویل میدهد، اما پول، مدتی بعد پرداخت میشود. فرض کنید بناست امروز خودرو را تحویل بگیرید، ولی وجه را سه ماه بعد به فروشنده بدهید. این شرایط در قانون بیع نسیه نام دارد. نکته این است که اگر فروشنده از میزان دقیق پول و مدت پرداخت آگاه باشد و با این شرایط موافقت کند، بیع نسیه از نگاه قانون درست خواهد بود.
-
بیع سلف یا سلم
در بیع سلف، خریدار پول را همین امروز پرداخت میکند، اما تحویل کالا به چند روز یا چند ماه بعد موکول میشود. به همین خاطر، اسم دیگر آن را بیع پیشخرید میگویند. در این روش، فروشنده ثمن را پیشاپیش میگیرد و موظف میشود که کالا را در زمان آینده آماده کند. برای اینکه خطر نگهنداشتن تعهد کمتر شود، قانون و فقه میگویند باید مهلت تحویل کالای موردنظر مشخص باشد و کالا از نظر اوصاف کلی تعیین شود.
-
بیع کالی به کالی
شاید عجیب به نظر برسد که چگونه ممکن است هم پرداخت پول و هم تحویل کالا به آینده موکول شود. تصور کنید شما قصد خرید 10 کیلو برنج را دارید که قرار است چند ماه بعد توسط فروشنده تأمین شود و در همان زمان، مبلغ هم چند ماه دیگر پرداخت شود! چنین معاملهای در فقه اسلامی «کالی به کالی» نام گرفته و اصالتاً باطل دانسته شده است، زیرا میزان بلا تکلیفی، بالا میرود و بیم ضرر برای یکی از طرفین وجود دارد. در متن قانون مدنی ایران هم نامی از آن برده نشده، اما چون قانون اساسی ما دستور داده در صورت سکوت قانون به فقه مراجعه کنیم، مشهوره فقها این است که این بیع صحیح نیست (البته برخی حقوقدانان هم بر مبنای اصل صحت قراردادها چنین معاملهای را خارج از باطل دانستهاند).
جمعبندی اینکه وقتی دیدیم یکی از طرفین، کالا را دیرتر تحویل میدهد یا پول دیرتر میرسد یا هر دو، این وضعیت، یکی از آن سه بیع (سلف، نسیه، کالی به کالی) خواهد بود. به طور کلی، پای مؤجل بودن یا نبودن یکی از ارکان معامله وسط است.
انواع بیع از جهت اعلام ثمن
یکی دیگر از اساسهای تقسیمبندی، نحوه تعیین پول یا همان بهای کالا است. فروشنده گاهی مبلغی را مستقیماً پیشنهاد میدهد و نمیگوید خودش قبلاً کالا را چقدر خریداری کرده؛ گاهی هم به خریدار خبر میدهد که این کالا برایش چه مقدار هزینه داشته و بعد، بر اساس آن قیمت، مبلغی اضافه یا کمتر از آن دریافت میکند. در قانون مدنی و مباحث فقهی، چهار اصطلاح کلیدی به کار میرود:
-
بیع مساومه
در بیع مساومه، فروشنده بدون اینکه اعلام کند جنس را چند خریده، مبلغی را به مشتری میگوید. خریدار حق دارد چانه بزند یا قبول کند. اگر پذیرفتند و عقد منعقد شد، بهروش مساومه معامله کردهاند.
-
بیع مرابحه
مرابحه زمانی است که فروشنده میگوید «این کالا را یک میلیون تومان تهیه کردهام، اکنون میخواهم آن را یک میلیون و دویست هزار تومان بفروشم». به عبارت دیگر، فرد میان پولی که خود پرداخته و بهایی که اکنون میگیرد، تفاوتی مشخص قائل میشود تا سودی کسب کند.
-
بیع مواضعه
در مواضعه، فروشنده صریحاً به خریدار میگوید چه مبلغی خرج کرده، اما کالایش را با قیمتی کمتر از قیمت تمامشده میفروشد. اختلاف مواضعه با مرابحه در مزدی است که بر قیمت ابتدایی کالای فروشنده گذاشته میشود؛ یکی گرانتر، یکی ارزانتر.
-
بیع تولیه
در بیع تولیه، فروشنده قیمت خرید کالا را اعلام میکند و همان مبلغ سرمایه اولیه را از خریدار میگیرد، اضافه یا کاهشی در کار نخواهد بود، فقط ممکن است بعضی هزینههای جانبی مثل هزینه نقلوانتقال یا رنگ کردن محصول هم ذکر شود که به آن اضافه کنند.
ممکن است در نگاه اول، این سطح از تنوع غیرضروری به نظر برسد، اما در حقوق، تعیین تکلیف هر شکل معامله مهم است. زمانی که یکی از این انواع مشخص شود، برخی خیارات یا برخی آثار دیگر به طور ویژه در آن جاری خواهد شد.
آثار عقد بیع
به مجرد اینکه عقد بیع میان خریدار و فروشنده منعقد شود، مالکیت مبیع به خریدار منتقل خواهد شد و فروشنده، مالکیتی بر آن نخواهد داشت. همچنین خریدار از همان لحظه، مکلف است پول را بر اساس شرایط تعیینشده پرداخت کند. البته در برخی اقسام بیع (مثل بیع شرط) ممکن است فروشنده حقی داشته باشد که معامله را فسخ کند و کالا را پس بگیرد.
مهمترین اثر یک عقد بیع صحیح، انتقال مال (عین) و مالکیت آن است. ممکن است در نگاه اول ساده به نظر برسد، اما اگر قرارداد موردبحث باطل شود یا یکی از طرفین به خاطر مسئلهای قانونی از امکان فسخ بهره ببرد، این تملیک از هم میپاشد و دارایی دوباره به صاحب اصلی بازگردانده میشود.
از سوی دیگر، باید به سراغ تکالیف و حقوق ناشی از قرارداد رفت. خریدار حق دارد مبیع را تحویل بگیرد و فروشنده از همان لحظه انتقال سند یا مال، حق دارد پولش را دریافت کند. چنانچه یکی از آنها در ایفای وظایف کوتاهی کند، ممکن است دعوای حقوقی پیش بیاید.
بیع سلف چیست؟
بیع سلف (یا سلم) یکی از مصادیق بیع موجل به شمار میرود که در آن مبلغ خرید همان لحظه به فروشنده پرداخت میشود، اما کالای موضوع قرارداد در آینده تسلیم خواهد شد. مشابه صحنهای که در پیشخرید یک محصول زراعی یا کالای صنعتی بزرگ میبینیم. در واقع، خریدار به فروشنده پول را میپردازد تا او در زمان مقرر، آن کالا را تحویل دهد.
چنانچه در این نوع قرارداد، مدت تحویل مبیع معلوم نباشد یا کالای مورد معامله کلی مشخص نشده باشد، ممکن است باعث بروز اشکال شرعی و حقوقی شود. به بیان فقهی، در بیع سلف نباید ابهامی وجود داشته باشد که موجب ضرر گردد.
بیع شرط چیست؟
بیع شرط، همان بیع خیاری است که فروشنده حق دارد طی مدت مشخصی، همه یا بخشی از پول را به خریدار بازگرداند و مال فروختهشده را پس بگیرد. مثال ساده: فرض کنید فردی خانهاش را میفروشد اما در قرارداد ذکر میگردد که اگر فروشنده در مدت یک ماه، مبلغ دریافتی را پس دهد، میتواند خانه را پس بگیرد. این کار برای مواقعی صورت میگیرد که فروشنده در تنگنای مالی است و احتمال دارد ظرف مدت معینی وضع مالیاش سامان یابد.
در بیع شرط، دو نکته کلیدی وجود دارد:
-
تعیین مدت استفاده از خیار فسخ: یعنی باید بدانیم فروشنده تا چه روزی اجازه دارد معامله را فسخ کند.
-
جابهجایی ثمن: اگر فروشنده در مهلتش موفق به تهیه کامل پول شد، در ازای تحویل آن به خریدار، میتواند مال را بازستاند.
در این میان، باید دانست که اگر فروشنده در موعد مقرر اقدامی برای فسخ نکند، دیگر قادر نخواهد بود دارایی را پس گیرد.
بیع معاطات چیست؟
در فقه اسلامی، برای انعقاد عقود معین، ایجاب و قبول لفظی لازم دانسته شده است. ولی گاهی افراد بدون بهکارگیری کلمات، با ردوبدل کردن مال و پول، قصد خرید و فروش داشتهاند. چنین وضعیتی را معاطات مینامند.
امروزه، بسیاری از تراکنشهای کوچک ما در محدوده همان معاطات قرار میگیرد. در فروشگاه، دست در جیبمان میکنیم و پول میدهیم، فروشنده هم کالا را روی پیشخوان میگذارد. بدون اینکه کلمات رسمی شرعی بیان شود، نتیجه، یک بیع واقعی است. در قدیم، برخی فقها میگفتند بیع معاطات کامل نیست و فقط نوعی تراضی جایز است؛ یعنی میتوان آن را پس زد. اما در قانون فعلی ما، این نوع مبادله را هم جزوی از بیع میدانند و آن را درست میشمارند؛ مشروط بر اینکه اراده طرفین بهروشنی نمود داشته باشد.
بیع غرری چیست؟
غرر در معاملات به معنای «جهل داشتن به یکی از اوصاف اصلی موضوع معامله» یا «تردید زیاد» تلقی میشود. بیع غرری، بیعی است که یکـی از طرفین از جزئیات کالا یا پول پرداختی بیخبر بماند و این وضعیت، احتمال آسیب دیدن وی را بالا ببرد. مثلاً اگر شخصی مزرعهای را بخرد در حالی که نمیداند چه میزان محصول در آن کشت شده یا اصلاً آب کافی دارد یا نه، ممکن است در آینده متوجه زیان شود.
از نظر فقهی، بیع غرری باطل است. البته باید توجه کرد که هر درجهای از ابهام، غرر به حساب نمیآید. تنها ابهامی که زمینهساز «خطر قابل ملاحظه» باشد، این مشکل را برمیانگیزد.
بیع صرف چیست؟
اگر عوضین، هر دو، طلا و نقره باشند (چه سکه، چه غیرسکه)، در اصطلاح میگویند بیع صرف رخ داده است. به معنای ساده، وقتی ملاک معامله طلا در برابر نقره باشد، وضعیتی شکل میگیرد که چند قاعده فقهی هم برای آن ذکر شده، از جمله اینکه باید همزمان تحویل و تحول صورت گیرد.
بیع کلی و بیع شخصی
در بیع کلی، محصول به شکل کلی شرح داده میشود؛ ولی مصداقش در عالم خارج مشخص نمیگردد. مثلاً میگویند «من 100 کیلو برنج از نوع فلان را به تو فروختم» ولی معلوم نیست کدام محموله از برنج فروخته میشود. زمانی که تحویل مشتری رسید، دقیقاً مصداقی از آن کلی تعیین خواهد شد. این شیوه معمولاً برای محصولات زراعی یا تولیداتی که در تیراژ بالا عرضه میشوند، متداول است.
اما اگر عین کالا مشخص باشد، مثل کتابی که نشانهگذاری شده یا خودرویی که پلاکش را معین کردهاند، دیگر بیع شخصی است.
بیع محاباتی
کالایی که بهایی بسیار بیشتر از قیمت معمول یا بسیار کمتر از نرخ واقعیاش فروخته میشود، گاهی محاباتی تلقی میگردد. البته اگر فروشنده و خریدار عالماً و عامداً راضی به این تفاوت باشند، دیگر خیار غبن مطرح نمیشود، چون میدانند معامله در حالت عدمتعادل ارزشی بسته شده است. این کار ممکن است بین خویشاوندان، برای کمک کردن، انجام شود.
بیع تولیه، مرابحه و مواضع
همانطور که گفته شد، اگر فروشنده مبلغی را که خرج کرده به مشتری اعلام کند و جنس را همان اندازه بفروشد، تولیه است. اگر گرانتر از مبلغ ابتدایی بفروشد، مرابحه خواهد بود و اگر ارزانتر بخواهد این کار را انجام دهد، مواضعه به حساب میآید.
بیع غائب
این حالت را باید زمانی در نظر بگیریم که کالای فروختهشده در مجلس عقد حاضر نیست و خریدار فقط بر اساس اوصاف قبلی یا اعتماد به گفته فروشنده میپذیرد که فلان کالا را میخرد. در این وضعیت، اگر پس از معامله، اختلافی از بابت ماهیت کالا پیش آید و معلوم شود مشتری تصور دیگری از آن داشته، احتمال بروز دعاوی حقوقی قوی است. در برخی متون فقهی، بیع غائب را یک بیع پرخطر میدانند و حکم آن بسته به جزئیات معامله معین میشود.
بیع معدوم
بیع معدوم به حالتی گفته میشود که کالای موضوع معامله اصلاً در لحظه عقد وجود خارجی ندارد. طبق قانون مدنی ایران، وقتی کالا موجود نباشد یا انتظار موجود شدنش در زمانی نامعلوم باشد، قرارداد باطل است. برای مثال، اگر قبلاً درختان باغی شکوفه دادهاند و باغدار بخواهد میوه را – که هنوز وجود ندارد – به شخصی بفروشد، این کار از دید حقوقی بیع معدوم دانسته شده و نتیجهاش بطلان است.
بیع فضولی
درباره بیع فضولی، سناریویی را در نظر بگیرید: شخصی مالی را میفروشد؛ در حالی که مالک آن نیست و نه وکالتی دارد، نه اجازهای از صاحب مال. عمل او «فضولی» محسوب میشود. اگر بعداً مالک اصلی راضی شد، معامله مؤثر میگردد. اگر هم مالک مخالفت کند، آن قرارداد اثری ندارد.
جمعبندی
انواع بیع را میتوان به روشهای گوناگون فهرست کرد. در یک دیدگاه کلیتر، فقط لازم است بدانیم آیا پول و کالا در لحظه معامله و تسلیم ردوبدل میشوند یا اینکه یکی یا هر دو، به آینده موکول گردیدهاند. سپس باید خصوصیات دیگر نظیر شیوه اعلام قیمت، شهودی یا غیابی بودن کالا، داشتن حق فسخ و … را بررسی کنیم.
در نهایت، هنگامی که هریک از این قراردادها منعقد میشود، اثر مهمی به وجود میآید: انتقال مالکیت. اما اگر اشکالی در اصل بیع یا در یکی از شروط لازم رخ دهد، ممکن است این انتقال باطل یا قابل فسخ شود. بنابراین باید با آگاهی کامل دست به معامله زد.
.