header_background

دادخواست چیست | سیر تا پیاز دادخواست به زبان ساده

دادخواست چیست | سیر تا پیاز دادخواست به زبان ساده

فهرست مطالب

مقدمه
آیا راهی برای پیگیری حقوق از دست‌رفته وجود دارد؟
این سوال ممکن است در دل هر اختلاف خانوادگی، مالی یا حتی تصور یک موقعیت پیچیده‌ی حقوقی شکل بگیرد. اما پاسخ آن بدون شناخت «دادخواست» ممکن نیست.

برای بسیاری از افراد، واژه‌هایی مثل خواهان، خوانده، یا حتی خود واژه‌ی دادخواست مبهم و ناآشناست. از کجا باید شروع کرد؟ آیا تنظیم دادخواست کاری پیچیده است؟ چه نکاتی باید رعایت شود؟

در این مقاله، مسیر کامل طرح یک دادخواست را ساده و گام‌به‌گام برایتان باز می‌کنیم؛ از تعریف اولیه گرفته تا نحوه تنظیم، شرایط قانونی و نکات کاربردی.

اگر به دنبال راهی روشن برای طرح دعوای حقوقی هستید، ادامه این مطلب را از دست ندهید

 

دادخواست چیست

شاید شنیده باشید که دادگاه‌های حقوقي بدون دادخواست نمی‌توانند به یک دعوای حقوقی رسیدگی کنند. اما چرا این برگه تا این اندازه مهم است؟

دادخواست در واقع درخواست مکتوبی است از سوی فردی حقیقی یا حقوقی به دادگاه، برای رسیدگی به یک اختلاف حقوقی. این برگه تنها زمانی معتبر است که دارای ساختار و شرایط خاصی باشد؛ در غیر این صورت، دادگاه آن را نمی‌پذیرد و رسیدگی‌ای انجام نمی‌شود.

می‌توان گفت دادخواست، کلید آغاز روند حقوقی است. قاضی بدون وجود آن، حتی اگر حق با شما باشد، نمی‌تواند وارد بررسی دعوا شود. چرا؟ چون این برگه مشخص می‌کند چه کسی خواستار رسیدگی است، چه چیزی را می‌خواهد، و چرا خود را ذی‌حق می‌داند.

بر خلاف تصور رایج، دادخواست صرفاً یک برگ کاغذ ساده نیست. ساختاری رسمی و الزامات قانونی دارد. اگر به‌درستی نوشته نشود یا اطلاعات ناقص باشد، ممکن است توسط دادگاه رد شود و رسیدگی به تاخیر بیفتد.

بر اساس قانون آیین دادرسی مدنی، دادگاه تنها در صورتی وارد یک دعوای حقوقی می‌شود که فرد ذی‌نفع، دادخواست رسمی ارائه کرده باشد. چه موضوع اختلاف، مالی باشد یا خانوادگی، تخلیه ملک باشد یا مطالبه ارث، مسیر رسمی احقاق حق از همین نقطه آغاز می‌شود.

برخی گمان می‌کنند نوشتن دادخواست کار پیچیده‌ای نیست؛ اما بی‌دقتی در تنظیم آن می‌تواند دردسرساز باشد. به همین دلیل، آشنایی با ساختار و اجزای دادخواست برای هر فردی که قصد مراجعه به دادگاه دارد، ضروری است



نحوه تنظیم دادخواست

اگر بخواهیم تصویری شفاف از روند تنظیم دادخواست داشته باشیم، باید قدم‌های زیر در نظر گرفته شوند:

  1. تهیه فرم چاپی خاص
    برای دادخواست‌های حقوقی، کاغذی ویژه در نظر گرفته شده است که ستون‌های مشخص دارد. این کاغذ را از دفاتر خدمات الکترونیک قضایی می‌توان گرفت. الزامی است که اطلاعات به‌شکل کامل در همین فرم نوشته شود.

  2. نوشتن اطلاعات خواهان
    یکی از مهم‌ترین بخش‌های دادخواست، قسمتی است که مرتبط با شناسه‌های شخصی خواهان است. نام، نام‌خانوادگی، نام پدر، نشانی و اطلاعات هویتی دیگر باید دقیق درج شوند. اگر این اطلاعات کامل نباشند، ممکن است دادخواست رد شود.

  3. ذکر مشخصات خوانده
    در قدم بعد، باید فردی که دعوا علیه او مطرح می‌شود، به‌درستی شناسایی گردد. بنابراین نام و نشانی و مشخصات او ضروری است. اگر این موضوع رعایت نشود، قاضی نمی‌داند چه کسی باید از خود دفاع کند.

  4. بیان خواسته
    دادخواست باید به‌روشنی خواسته را مشخص کند. مثلاً کندن یک درخت و مطالبه خسارت ناشی از آن یا گرفتن طلبی که فرد از دیگری دارد. خواسته همان چیزی است که خواهان از دادگاه می‌خواهد تا خوانده مکلف به آن شود.

  5. مشخص کردن بهای خواسته
    در دعاوی مالی، عدد مربوط به ارزش دعوا یا مقدار پول خواسته شده، اهمیت دارد. این عدد را مبلغ خواسته می‌نامند. گاهی در دعاوی غیرمالی مثل تمکین همسر یا فسخ قرارداد، رقم خاصی وجود ندارد.

  6. بیان دلایل
    هر کسی نمی‌تواند صرفاً ادعا کند حقی دارد. او باید دلایلی به قاضی بدهد تا باور قاضی شکل بگیرد. این دلایل می‌تواند شهادت، سند، رسید، اسناد مربوط به قرارداد یا هر نوع مدرک دیگر باشد.

  7. امضا یا اثر انگشت
    هر دادخواستی باید مُهر پایانی خواهان را داشته باشد. ممکن است این امضا از جانب شخص خواهان باشد یا وکیل او، یا اگر فردی قادر به امضا نیست، اثر انگشت خود را قرار می‌دهد.

نوشتن این بخش‌ها باید شفاف و به دور از پیچیدگی باشد. هر اندازه ساختار منظم‌تر باشد، قاضی سریع‌تر متوجه مفاد دعوا خواهد شد. حتی ریزترین نکته‌ها را نباید فراموش کرد. مثلاً اگر گواهانی دارید که حاضرند ماجرا را تأیید کنند، نام و مشخصات آنها را در ستون دلایل بنویسید.

گاهی برخی افراد تصور می‌کنند دادخواست فقط می‌تواند از طریق وکیل تدوین شود. در حالی که قانون مانعی نگذاشته است. هر شخص می‌تواند به تنهایی متن دلخواهش را تنظیم کند و به دفاتر ثبت برساند. البته کمک گرفتن از فرد متخصص معمولاً خطاها را کم می‌کند.

 

مراحل تقدیم دادخواست

تهیه و تکمیل دادخواست، تنها بخشی از ماجراست. پرسش بعدی این است که پس از تنظیم کامل آن، چه مراحلی باید دنبال شود تا پرونده سرانجام به میز قاضی برسد؟ رویه کنونی نظام قضایی کشور، نسبت به سال‌های گذشته اندکی متفاوت شده است. در گذشته افراد دادخواست را مستقیماً تحویل دادگاه می‌دادند و پرونده پس از بررسی‌های دفتر دادگاه، وارد مرحله رسیدگی می‌شد.

امروزه دفاتر خدمات الکترونیک قضایی تاسیس شده‌اند تا فرایند ثبت و پیگیری پرونده‌ها به‌صورت الکترونیکی پیش برود. این دفاتر پل واسطی میان اشخاص و محاکم قضایی هستند. فرد پس از تکمیل دادخواست، راهی یکی از این دفاتر می‌شود و آنجا اطلاعات را در سامانه مخصوص وارد می‌کند. در این مرحله، اخذ هزینه دادرسی (که در واقع نوعی هزینه برای رسیدگی است) انجام می‌گیرد و پرونده شماره‌ای موسوم به کد پیگیری دریافت می‌کند.

سپس دادخواست به‌صورت الکترونیک برای معاونت مربوط به ارجاع ارسال می‌شود. دلیل وجود بخش ارجاع این است که مشخص شود این دادخواست مربوط به کدام شعبه دادگاه است تا پرونده به همان شعبه ارسال گردد. هر دادگاه حسب موضوع دعوا، تخصص خاصی دارد. به‌عنوان نمونه، اگر دادخواست درباره موضوعات خانوادگی باشد، احتمال دارد به شعبه‌ای که دعاوی خانوادگی رسیدگی می‌کند فرستاده شود. اگر دعوا درباره پرداخت بدهی یک قرارداد تجاری باشد، شعبه‌های دیگری بررسی می‌نمایند.

پس از ارجاع پرونده، دفتر دادگاه مربوط، پرونده را ثبت می‌کند و سپس زمان جلسه بررسی را مشخص خواهد کرد. این زمان به طرفین دعوا «ابلاغ» میشود. در قالب ابلاغیه که امروزه عموماً به‌شکل الکترونیک در صفحه شخصی سامانه ثنا قابل مشاهده است، نخستین زمان رسیدگی قید می‌گردد. طرفین می‌توانند برای دفاع و طرح ادله حاضر شوند.

چنانچه اطلاعات اشتباهی در دادخواست وارد شود یا مدارک کافی ارسال نگردد، احتمال دارد مدیر دفتر دادگاه اخطار رفع نقص بفرستد. اگر فرد در مهلت مشخص‌شده، نواقص را رفع نکند، احتمال دارد دادخواست رد شود و پرونده هرگز به مرحله بررسی نرسد. همه این امور، زیرمجموعه «مراحل تقدیم دادخواست» محسوب می‌شوند.

 

شرایط دادخواست بدوی

اصطلاح «دادخواست بدوی» به معنی نخستین دادخواستی است که برای شروع یک دعوا به دادگاه داده می‌شود. زمانی که اختلافی حقوقی به دادگاه کشیده می‌شود، در مرحله اول تنها همین دادخواست است که موضوع دعوا را رسماً ثبت می‌کند. فرقی نمی‌کند دعوا بر سر ملکی باشد یا بر سر طلبی مالی یا اختلافی ناشی از یک قرارداد؛ آغاز ماجرا از دادخواست بدوی خواهد بود.

ولی این دادخواست باید چند خصوصیت داشته باشد تا به اصطلاح، درست و بی‌نقص باشد:

  1. نوشته شدن به زبان فارسی: دادگاه‌های کشور بر پایه زبان رسمی کشور عمل می‌کنند.

  2. درج هویت کامل طرفین: خواهان باید نام و مشخصات و نشانی خود و خوانده را به‌صورت دقیق بنویسد.

  3. توضیح خواسته: ضرورت دارد مشخص باشد چه چیزی مطالبه می‌گردد. مثلاً طلب یک مبلغ معین یا انجام یک تعهد خاص.

  4. بیان دلایل: باید اشاره شود که چرا این خواسته مطرح شده است. خواهان باید خلاصه‌ای از مستندات یا حقایق داشته باشد.

  5. امضا: در پایان، باید دادخواست را امضا کرد یا اثر انگشت گذاشت. بدون امضا، اعتبار حقوقی ندارد.

اگر هر کدام از موارد بالا رعایت نشود، ممکن است فرآیند رسیدگی مختل گردد. برای مثال، فرض کنید خواهان همه چیز را نوشته اما نام خود را ننوشته است. در این حالت، دفتر دادگاه، دادخواست را مردود می‌کند، زیرا معلوم نیست چه کسی دعوا را مطرح کرده است.

گاهی هم مواردی قابل اصلاح است. مثلاً اگر متراژ ملک اشتباه ذکر شده باشد، مدیر دفتر به خواهان فرصت می‌دهد که اطلاعات را تکمیل کند، اما اگر اصلاح صورت نگیرد، مرحله رسیدگی متوقف می‌ماند.

بدیهی است که این مرحله قدیمی‌ترین و کلیدی‌ترین مرحله دعواست. اگر این مرحله محکم جلو نرود، ممکن است تمام تلاش‌های بعدی هدر رود. به همین خاطر دقت در نوشتن دادخواست بدوی، یکی از بخش‌های مهم در هر اختلاف حقوقی است.

نمونه برگه دادخواست خام

خواهان و خوانده دعوا

در هر دادخواست دو ستون اصلی داریم: یکی مربوط به خواهان و دیگری مربوط به خوانده. خواهان کسی است که دعوا را شروع کرده و مدعی شده حق او پایمال شده است. خوانده نیز شخصی است که این ادعا علیه او مطرح می‌گردد. البته در برخی دعاوی، ممکن است تعداد خواهان و خوانده بیشتر از یکی باشد؛ اما اصل همان است که یک سمت دعوا ادعای حق می‌کند و سمت دیگر باید پاسخگو باشد.

نکته مهم در این بخش، درج دقیق نام و نام‌خانوادگی و نشانی هر کدام است. اگر خوانده فردی باشد که محل زندگی یا کار او مجهول باشد، کار سخت می‌شود. گاهی لازم است دست به آگهی کردن در روزنامه‌ها بزنند تا به اصطلاح «ابلاغ از طریق نشر آگهی» انجام شود. در چنین شرایطی، فرایند رسیدگی طولانی‌تر خواهد شد؛ چون باید فرصت کافی داد تا اگر فرد از ماجرا خبر دارد، به دادگاه مراجعه کند.

اگر هم خواهان فردی حقیقی نباشد (مثلاً یک شرکت تجاری)، باید مدارک ثبتی آن شرکت هم پیوست شود تا دادگاه مطمئن شود که سمت نمایندگی آن شرکت به درستی وجود دارد. همین‌طور اگر خواهان محجور (مثلاً خردسال) باشد، دادخواست را ولی یا قیم او امضا می‌کند.

پس این بخش از دادخواست، نمودار پایه دسته‌بندی طرفین دعواست. باید در ذهن داشت که اگر این اطلاعات کم یا ناقص درج شود، ممکن است سرنوشت دعوا دچار تاخیر یا حتی بن‌بست گردد.

خواسته و بهای خواسته در دادخواست

در قدم بعدی از تنظیم دادخواست، توجه به «خواسته» ضروری است. مراد از خواسته، مفهوم کلی است که خواهان می‌خواهد از دادگاه، حکمی مبنی بر انجام یا عدم انجام آن صادر شود. برای مثال، در پرونده‌ای خواهان می‌خواهد مبلغی بدهی از خوانده پس گرفته شود. در پرونده‌ای دیگر، شخص دنبال خلع ید ملکی است که به‌صورت غیرقانونی خانه او را تصرف کرده است. در پرونده‌ای دیگر هم شاید موضوع حضانت فرزند باشد.

حالا بهای خواسته چه معنایی دارد؟ زمانی که یک دعوای حقوقی مالی باشد، یعنی ارزش ریالی داشته باشد، باید رقم آن تعیین شود. مثلاً اگر فردی از دیگری 10 میلیون طلب دارد، باید این عدد را درج کند. این عدد نشان می‌دهد ارزش دعوا چقدر است تا بر اساس آن، هزینه رسیدگی نیز محاسبه و تمبر هزینه دادرسی با توجه به مبلغ چسبانده شود.

البته موضوعاتی وجود دارد که عددی ندارند، مانند دعاوی غیرمالی. در این حالت، نیازی به تعیین بهای خواسته نیست، زیرا در اصل مسئله مالی مطرح نیست. به طور نمونه، دعوای اعلام بطلان یک سند رسمی ملکی یا درخواست جدایی (طلاق) از جمله مواردی هستند که در دسته غیرمالی قرار می‌گیرند و نیازی به بیان رقم در آنها دیده نمی‌شود.

سوال دیگر: اگر خواهان نتواند ارزش خواسته را به‌درستی تعیین کند، تکلیف چیست؟ در برخی دعاوی شرایطی هست که رقم دقیق تا پس از بررسی‌های کارشناسی معلوم نمی‌گردد. در این حالت، قرار کارشناسی صادر می‌شود و هزینه دادرسی هم بر پایه تشخیص کارشناس دریافت خواهد شد.

ادله و وسایل اثبات دعوی

در ستون دیگری از دادخواست، بخشی پیش‌بینی شده تا ادله و مستندات آورده شود. زیرا صرف گفتن «من پولم را می‌خواهم» یا «فلانی مقصر است» بدون مدرک حقوقی سودی ندارد. قاضی بر پایه دلایل تصمیم می‌گیرد نه بر پایه ادعاهای شفاهی.

نمونه‌هایی از ادله:

  • سند رسمی: مثلاً سند ثبت‌شده در اداره ثبت اسناد

  • سند عادی: مانند رسید دست‌نویس یا قراردادی که با امضا و اثر انگشت میان دو نفر منعقد شده باشد

  • شهادت شاهدان: اگر افراد قابل اعتمادی باشند که ماجرا را دیده‌اند یا از حقیقت آن مطلع هستند

  • اظهارنامه: گاه پیش از طرح دادخواست، شخص از طریق اظهارنامه رسمی، حق خود را طلب می‌کند

  • سایر روش‌های اثبات: تکیه بر کارشناسی، سوگند و غیره

بسیاری از افراد در این بخش از دادخواست، کوتاهی می‌کنند و تنها می‌گویند: «خواننده فلان مبلغ را بدهکار است»، بی‌آنکه مدارکی ضمیمه کنند. روشن است که بدون سند، رای مثبتی صادر نخواهد شد. پس چه بهتر که اسنادی مانند قرارداد، فیش بانکی، پیامک‌های مرتبط یا هر وسیله اثباتی دیگر را همراه دادخواست تحویل دهیم.

اگر هم پایه ادعا شهادت شهود است، باید نام و مشخصات و نشانی آنها در دادخواست ثبت شود تا هنگام رسیدگی بتوان از حضور و اظهارات آنان استفاده کرد. حذف یا فراموشی این اطلاعات در گام آغازین، ممکن است اجازه ندهد در هنگام رسیدگی، شهادت مورد قبول قرار گیرد.

متن برگ دادخواست

پس از درج اطلاعات خواهان و خوانده، بیان دلایل و بهای خواسته، بخشی از دادخواست به متن اصلی اختصاص دارد. در این بخش، معمولاً شرح کوتاهی از ماجراها نوشته می‌شود. برخی افراد آن را «شرح دادخواست» یا «شرح شکایت حقوقی» می‌نامند. شاید عبارت «خطابه» هم برایش به کار رود.

در این شرح، خواهان باید محیط قضیه را توضیح دهد. مثلاً بگوید چگونه با خوانده آشنا شد، چه رابطه‌ای داشتند، چه رخدادی سبب اختلاف شد، چگونه به او هشدار داده است و حالا در چه وضعیتی به دادگاه مراجعه می‌کند. البته بهتر است متن طولانی و مغشوش نباشد. نظم، رعایت نکات اصلی و پرهیز از جزئیات بی‌فایده، بهترین روش است.

در انتهای این شرح، معمولاً خواهان می‌نویسد: «با عنایت به مستندات تقدیمی، درخواست محکومیت خوانده به خواسته مذکور دارم.» این جمله نشانگر خواهش نهایی اوست که به دادگاه می‌گوید من این دعوا را بر چه مبنایی مطرح کرده‌ام و توقع دارم در پایان چه حکمی صادر شود.

البته تأکید می‌کنیم که نباید هرچه در ذهن داریم بی‌پایان و سرشار از حواشی بیان شود. قضات عموماً به اصل ماجرا توجه می‌کنند و دلایل مستند را می‌سنجند.

نکات حقوقی مرتبط با نحوه تنظیم دادخواست

  1. هوشمندی در تنظیم دادخواست: بهتر است خواهان از همان ابتدا بداند دعوای او حقوقی است یا خیر؛ چرا که بیهوده مطرح کردن شکایت کیفری یا هر نوع روش دیگر، پرونده را به جایی نمی‌رساند. بسیاری از افراد بین دادخواست و شکواییه کیفری سردرگم می‌شوند. آنها باید بدانند وقتی جرم مطرح نیست و مسئله‌یشان مالی یا اختلاف عادی است، راه درست همین دادخواست است.

  2. اخطار رفع نقص: اگر اطلاعات دادخواست ناقص باشد (مثلاً نشانی درست برای خوانده ذکر نشده باشد)، مدیر دفتر ممکن است اخطار بفرستد و مهلتی برای اصلاح بگذارد. این اخطار فرصتی است تا خواهان متن خود را بازنویسی کند. اگر خواهان در این مهلت ایراد را اصلاح نکند، احتمال رد شدن دادخواست هست.

  3. نسخه‌های دادخواست: در نظام حقوقی، لازم است از دادخواست به تعداد خواندگان، به‌اضافه یک نسخه اضافه، تحویل داده شود. این کار برای این است که نسخه‌ها در اختیار طرف‌های دعوا نیز گذاشته شود تا آنها از مفاد دعوا باخبر شوند.

  4. چاپی بودن فرم: برگه‌هایی که تحت عنوان «برگ دادخواست» شناخته می‌شوند، ساختار چاپی دارند و ستون‌بندی شده‌اند. نباید این برگه‌ها را با برگ‌های عادی اشتباه گرفت. استفاده از برگه غیررسمی باعث اشکال در جریان دادرسی خواهد شد.

  5. هزینه دادرسی: دادخواست زمانی وارد مرحله قضایی می‌شود که مبلغی به‌عنوان هزینه دادرسی بر اساس ارزش خواسته پرداخت شود. اگر کسری در این مبلغ وجود داشته باشد یا اصلاً پرداختی صورت نگیرد، دادگاه اجازه ادامه رسیدگی ندارد.

  6. عدم تغییر ناگهانی خواسته: اگر خواهان در دادخواست رقمی را درج کرده باشد، وسط دادرسی نمی‌تواند به‌شکل ناگهانی آن را چند برابر کند. تغییر اساسی خواسته ممکن است نیازمند دادخواست جدید باشد. ولی گاهی کاهش یا یک اصلاح جزئی با شرایط خاص قابل پذیرش است.

  7. اهمیت نقد و بررسی کارشناسان: گرچه هر فردی می‌تواند بدون کمک مشاور حقوقی دادخواست تنظیم کند، اما بهتر است پیش از ثبت متن، از یک فرد آشنا به حقوق مشورت گرفته شود تا مشکلات احتمالی کم شود. درخواست راهنمایی از شخص دارای دانش می‌تواند جلوی لغزش‌هایی را که بعدها هزینه‌های بیشتری تحمیل می‌کنند، بگیرد.

  8. تعیین مرجع صالح: از آنجا که دادگاه‌های مختلف صلاحیت رسیدگی به موضوعات متفاوت دارند، بهتر است بدانیم کدام دادگاه برای طرح دعوا شایسته است. در غیر این صورت، ممکن است دادخواست اشتباهاً به مرجع نامربوط ارسال شود و وقت هدر برود.

  9. رعایت اصول نگارش ساده: دادخواست حقوقی، متنی حقوقی محسوب می‌شود اما ضرورتی ندارد مملو از اصطلاحات دشوار باشد. مهم آن است که حقیقت ماجرا شفاف ادامۀ مطلب گردد.

  10. جلوگیری از استفاده بیش از حد از حرف اضافه: بهتر است از عبارات متعدد استفاده کرد تا متن دچار تکرار نشود.

آیا دادخواست همان لایحه است؟ (تفاوت دادخواست و لایحه)

در نگاه اول ممکنه به نظر بیاد که «دادخواست» و «لایحه» یکی هستن یا جای هم به کار می‌رن، اما واقعیت اینه که این دو، ابزارهای کاملاً متفاوتی در فرایند دادرسی هستند.

دادخواست یعنی شروع رسمی دعوا در دادگاه. مثل اینه که شما به‌صورت رسمی در می‌زنید و به قاضی می‌گید "من مشکلی دارم و می‌خوام رسیدگی بشه."
در مقابل، لایحه معمولاً بعد از شروع دعوا نوشته می‌شه؛ برای دفاع، توضیح، پاسخ به ادعاهای طرف مقابل یا ارائه دلیل جدید.

یعنی اگر دادخواست، ورود شما به سالن دادرسی است ، لایحه صدای شما داخل آن سالن می باشد.

 

سخن آخر: این مقاله تلاشی بود برای پوشش حداکثری گفتنی‌های مرتبط با دادخواست چیست و چگونه نوشته می‌شود. تلاش شد همه این مباحث در زبانی ساده و به‌صورت گام به گام بیان کردند و هیچ بخشی از ساختار اصلی دادخواست مغفول نماند. تکیه ما بر مفاهیم ساده بود تا هر خواننده‌ای، ولوو نخستین‌بار که وارد بحث حقوقی می‌شود، با اطمینان خاطر و شناخت بهتر، دادخواست را آماده کند و در نهایت حقوق خود را پیگیری نماید.

سوالات متداول

خیر. هر فرد می‌تواند شخصاً دادخواست خود را تنظیم و به دادگاه ارائه کند. اما اگر با مفاهیم حقوقی آشنایی نداشته باشید، ممکن است در نگارش آن دچار اشتباه شوید که باعث رد شدن دادخواست یا طولانی شدن رسیدگی شود. به همین دلیل، مشورت با وکیل یا دست‌کم استفاده از الگوهای صحیح توصیه می‌شود.
اگر خودتان دادخواست را بنویسید، هزینه‌ای بابت نگارش پرداخت نمی‌کنید، فقط هزینه دادرسی طبق تعرفه دادگاه دریافت می‌شود. اما اگر تنظیم دادخواست را به وکیل یا مؤسسات حقوقی بسپارید، هزینه آن بسته به موضوع دعوا، پیچیدگی پرونده و تعرفه آن مجموعه متفاوت است و معمولاً از ۳۰۰ هزار تومان تا چند میلیون تومان متغیر است.
فرم خام دادخواست را می‌توان از دفاتر خدمات الکترونیک قضایی دریافت کرد. همچنین نسخه PDF آن در سایت عدلیه (adliran.ir) موجود است. برخی اپلیکیشن‌ها و سایت‌های حقوقی هم نسخه‌هایی از آن را ارائه می‌دهند.
اگر اشتباه جزئی باشد، ممکن است دادگاه از شما بخواهد آن را اصلاح کنید. اما اگر اطلاعات اصلی مثل نام خوانده یا موضوع دعوا نادرست باشد، ممکن است دادخواست رد شود و شما مجبور شوید مجدداً آن را تنظیم و ارسال کنید.
بله. تا زمانی که دادگاه هنوز وارد رسیدگی نشده، می‌توانید دادخواست را اصلاح کنید یا حتی آن را پس بگیرید. بعد از آغاز رسیدگی هم، در برخی موارد خاص امکان جلب نظر قاضی برای اصلاح وجود دارد.

برای دوستات بفرست !

نظرتو بنویس !
پربازدیدترین ها