حق طلاق چیست؟
بسیاری فکر میکنند اختیار جدایی در ایران تنها در دستان مرد است. اما آیا این تمام واقعیت است؟ آیا زن هیچ راهی برای به دست آوردن این اختیار ندارد؟ آمار رو به افزایش طلاق در کشور ، این سوالات را از یک بحث صرفاً حقوقی به یک دغدغه اجتماعی مهم تبدیل کرده است. وقتی صحبت از پایان یک زندگی مشترک میشود، احساس عدم توازن قدرت میتواند بسیار آزاردهنده باشد.
بزرگترین اشتباه در مورد حق طلاق
بزرگترین و رایجترین اشتباهی که در مورد حق طلاق وجود دارد، این تصور است که مرد میتواند حق خود را به طور کامل به زن واگذار کند. این تصور از اساس نادرست است و تمام سوءتفاهمهای بعدی از همین نقطه شروع میشود. برای درک درست موضوع، ابتدا باید با مفاهیم اصلی و قانونی آن آشنا شویم.
مفهوم حق طلاق
قانون مدنی ایران، در ماده ۱۱۳۳، به صراحت اعلام میکند که اختیار طلاق اصولاً در دست مرد است. این یعنی مرد میتواند هر زمان که بخواهد، حتی بدون ارائه دلیل خاصی، برای جدایی از همسر خود اقدام کند. البته این اقدام نیازمند مراجعه به دادگاه و پرداخت کامل حقوق مالی زن (مانند مهریه، نفقه معوقه، و اجرتالمثل) است.
نکته کلیدی اینجاست که این اختیار، یک حق ذاتی و غیرقابل انتقال است. مرد نمیتواند این حق را برای همیشه از خود سلب کند یا آن را به شخص دیگری، حتی همسرش، منتقل نماید. او همیشه این اختیار قانونی را خواهد داشت. پس آنچه در جامعه به عنوان دادن حق طلاق به زن شناخته میشود، در واقع انتقال این حق ذاتی نیست، بلکه یک مفهوم حقوقی دیگر است.
حق طلاق به زن چیست
اصطلاح صحیح و قانونی برای اختیاری که زن به دست میآورد، وکالت در طلاق است. این مفهوم، که عموم مردم به اشتباه آن را حق طلاق زن مینامند، به این معناست که مرد به همسر خود نمایندگی یا وکالت میدهد تا زن بتواند از جانب او، مراحل قانونی طلاق را پیگیری و خود را مطلقه کند.
برای درک بهتر، یک مثال ساده میزنیم: تصور کنید شما مالک یک خودرو هستید و قصد فروش آن را دارید. شما میتوانید به شخص دیگری وکالت دهید تا به جای شما، پای معامله برود و سند را امضا کند. در این حالت، شما همچنان مالک خودرو هستید، اما به آن شخص اختیار دادهاید که از طرف شما اقدام به فروش کند. وکالت در طلاق نیز دقیقاً همین کارکرد را دارد. مرد همچنان دارنده حق ذاتی طلاق است، اما به زن این اختیار قانونی را میدهد که به عنوان وکیل یا نماینده او، فرآیند جدایی را به سرانجام برساند.
تفاوت حق طلاق و وکالت طلاق
درک تفاوت میان این دو مفهوم، برای جلوگیری از هرگونه سردرگمی حیاتی است. این تفاوتها صرفاً لفظی نیستند و پیامدهای حقوقی مهمی دارند.
-
ماهیت و منشا: حق طلاق مرد، یک اختیار ذاتی است که منشأ آن خود قانون است. اما وکالت در طلاق، یک قرارداد و توافق نیابتی است که منشأ آن اراده و توافق دو طرف (مرد به عنوان موکل و زن به عنوان وکیل) است. در وکالت، زن اصالتاً صاحب حق نمیشود، بلکه به نیابت از مرد عمل میکند.
-
تصمیمگیری: در حالت عادی، تصمیمگیرنده نهایی برای شروع فرآیند طلاق، خود مرد است. اما وقتی زن وکالت در طلاق دارد، او به عنوان وکیل، بر اساس اختیاراتی که به او داده شده، تصمیم به اجرای طلاق میگیرد.
-
قابلیت انتقال: همانطور که گفته شد، حق ذاتی طلاق قابل انتقال به غیر نیست. اما وکالت در طلاق دقیقاً ابزاری برای اعطای اختیار اجرای این حق به زن است.
-
اثر حقوقی بر حق مرد: این یکی از مهمترین تفاوتهاست. اعطای وکالت در طلاق به زن، به هیچ عنوان حق طلاق خود مرد را از بین نمیبرد یا سلب نمیکند. این وکالت، یک اختیار موازی برای زن ایجاد میکند. یعنی پس از اعطای وکالت، هم مرد میتواند مستقیماً برای طلاق اقدام کند و هم زن میتواند از وکالت خود استفاده نماید.
برای جمعبندی و درک بهتر این تفاوتها، جدول زیر میتواند بسیار کمککننده باشد.
مقایسه کلیدی حق طلاق ذاتی مرد و وکالت در طلاق زن
وجه تمایز |
حق طلاق (اختیار ذاتی مرد) |
وکالت در طلاق (اختیار نیابتی زن) |
ماهیت و منشا |
اختیاری که قانون به مرد داده است. |
قراردادی که مرد به زن نمایندگی میدهد. |
قابلیت انتقال |
غیر قابل انتقال و واگذاری است. |
اختیار اجرای طلاق را به زن میدهد. |
تصمیمگیری نهایی |
همیشه با مرد است. |
با زن (به عنوان وکیل شوهر) است. |
اثر بر حق مرد |
تغییری در آن ایجاد نمیشود. |
حق مرد را سلب نمیکند؛ یک راه موازی ایجاد میکند. |
قابلیت عزل |
موضوعیت ندارد. |
میتواند قابل عزل یا بلاعزل (غیرقابل فسخ) باشد. |
مراحل گرفتن حق طلاق
اکنون که با مفهوم دقیق وکالت در طلاق آشنا شدیم، سوال بعدی این است که زن چگونه میتواند این اختیار را به دست آورد؟ دو مسیر اصلی برای این کار وجود دارد که هر کدام شرایط و ویژگیهای خود را دارند.
شیوههای دادن حق طلاق به زنان چگونه است
مرد میتواند به دو شیوه این وکالت را به همسرش اعطا کند:
-
روش اول: شرط ضمن عقد نکاح: این روش یکی از محکمترین و رایجترین شیوههاست. هنگام جاری شدن خطبه عقد در دفتر ازدواج، زوجین میتوانند توافق کنند که وکالت در طلاق به عنوان یکی از شروط در سند ازدواج (عقدنامه) قید شود. از آنجایی که عقد ازدواج یک عقد لازم و پایدار است، این شرط نیز به بخشی جداییناپذیر از آن تبدیل شده و مرد به سادگی نمیتواند آن را فسخ کند، به خصوص اگر بلاعزل بودن آن نیز تصریح شود.
-
روش دوم: تنظیم سند رسمی در دفترخانه: زوجین میتوانند در هر زمانی پس از ازدواج، به یکی از دفاتر اسناد رسمی مراجعه کنند و یک سند وکالتنامه رسمی و جداگانه برای طلاق تنظیم نمایند. این روش برای زوجینی که در زمان عقد این شرط را نگذاشتهاند یا بعداً به این توافق میرسند، کاربرد دارد. برای ایرانیان خارج از کشور نیز این امکان وجود دارد که از طریق سفارت یا کنسولگری ایران، این وکالتنامه را تنظیم کنند.
نکات حقوقی تنظیم حق طلاق برای زن
صرفاً داشتن یک برگه به نام وکالتنامه کافی نیست. قدرت واقعی این سند در کلمات و عبارات حقوقی دقیقی نهفته است که در آن به کار میرود. اگر این وکالتنامه به درستی تنظیم نشود، ممکن است در عمل کارایی لازم را نداشته باشد. در ادامه به چند مورد از مهمترین شروطی که باید در وکالتنامه قید شود، اشاره میکنیم:
-
وکالت بلاعزل : این مهمترین شرط است. اگر وکالتنامه بلاعزل نباشد، به آن وکالت عادی یا قابل عزل میگویند. در این صورت، مرد میتواند هر زمان که اراده کند، به دفترخانه مراجعه کرده و وکالت را یکطرفه باطل کند و تمام زحمات شما بینتیجه بماند. قید کلمه بلاعزل این حق را از مرد سلب میکند و به زن اطمینان میدهد که این اختیار از او پس گرفته نخواهد شد.
-
حق توکیل به غیر : این عبارت حقوقی بسیار حیاتی است. طبق قانون، یک فرد عادی نمیتواند در دادگاه وکالت شخص دیگری را بر عهده بگیرد. این کار تنها از عهده وکلای دادگستری برمیآید. بنابراین، زن نمیتواند خودش مستقیماً وکیل شوهرش در دادگاه باشد. عبارت حق توکیل به غیر به زن این اجازه را میدهد که یک وکیل دادگستری استخدام کند تا آن وکیل به نمایندگی از شوهر، مراحل طلاق را در دادگاه پیگیری نماید. بدون این شرط، وکالتنامه در مرحله دادگاه عملاً متوقف میشود.
-
اسقاط حق تجدیدنظر و فرجامخواهی: پس از صدور رای طلاق از سوی دادگاه بدوی، طرفین معمولاً ۲۰ روز فرصت دارند تا به رای اعتراض (تجدیدنظرخواهی) و پس از آن نیز فرصت فرجامخواهی در دیوان عالی کشور را دارند. این فرآیند میتواند ماهها روند طلاق را طولانی کند. با گنجاندن شرط اسقاط حق تجدیدنظر و فرجامخواهی در وکالتنامه، مرد از ابتدا این حق اعتراض را از خود سلب میکند. این کار باعث میشود رأی دادگاه به سرعت قطعی شده و فرآیند طلاق بسیار کوتاهتر شود.
-
اختیارات در مورد مسائل مالی: وکالتنامه باید به روشنی مشخص کند که اختیارات زن در مورد مسائل مالی، به خصوص مهریه، چگونه است. آیا زن میتواند ضمن استفاده از وکالت، تمام مهریه خود را نیز مطالبه کند؟ یا اینکه شرط استفاده از این وکالت، بخشیدن (بذل) تمام یا قسمتی از مهریه است؟ شفافیت در این مورد از بروز اختلافات بعدی جلوگیری میکند.
شیوه نگارش صحیح اعطای حق طلاق در شروط ضمن عقد چگونه است؟
همانطور که اشاره شد، استفاده از عبارات دقیق حقوقی اهمیت بالایی دارد. عباراتی کلی و مبهم مانند حق طلاق به زن داده شد یا حق طلاق با زوجه است از نظر حقوقی بیاعتبار هستند، زیرا دادگاهها این عبارات را به معنای وکالت در طلاق تلقی نمیکنند. یک نمونه متن استاندارد و ساده که میتواند در عقدنامه یا سند رسمی قید شود، به این صورت است:
زوج به زوجه وکالت بلاعزل با حق توکیل به غیر، ولو کراراً، میدهد تا زوجه در هر زمان و تحت هر شرایطی که خود صلاح بداند، بتواند با مراجعه به دادگاه و انتخاب وکیل دادگستری، خود را از قید زوجیت موکل به هر نوع طلاق، اعم از خلع یا مبارات، مطلقه نماید و در ضمن این وکالت، حق تجدیدنظرخواهی و فرجامخواهی را از خود اسقاط نمود..
اسناد لازم برای وکالت در طلاق
برای تنظیم وکالت در طلاق در دفتر اسناد رسمی، مدارک پیچیدهای لازم نیست. حضور همزمان زن و شوهر به همراه مدارک شناسایی معتبر (شناسنامه و کارت ملی) و اصل سند ازدواج (عقدنامه) کافی است.
مزایا و معایب حق طلاق
اعطای وکالت در طلاق یک تصمیم دوطرفه است که پیامدهای مهمی برای هر دو نفر دارد. نگاهی متعادل به این موضوع نیازمند بررسی مزایا و معایب آن از دیدگاه هر دو طرف است.
مزایای حق طلاق برای زن
داشتن وکالت در طلاق، یک امتیاز بزرگ برای زن محسوب میشود و میتواند توازن قدرت را در رابطه برقرار کند. مهمترین مزایای آن عبارتند از:
-
سرعت و کارایی: بزرگترین مزیت این است که زن دیگر نیازی به طی کردن مسیر طولانی و فرسایشی اثبات دلایل طلاق ندارد. در حالت عادی، زن برای جدایی باید یکی از شروط دوازدهگانه عقدنامه یا عسر و حرج (سختی و مشقت غیرقابل تحمل در زندگی) را در دادگاه ثابت کند که این فرآیند میتواند سالها طول بکشد. وکالت در طلاق این مرحله دشوار را به کلی حذف میکند.
-
استقلال و اختیار: این وکالت به زن قدرت میدهد تا برای پایان دادن به یک رابطه ناسالم، نیازمند رضایت و موافقت همسرش نباشد. این حس استقلال، زن را از موقعیت ضعف و وابستگی خارج میکند.
-
اهرم فشار برای بهبود رابطه: گاهی صرفِ داشتن این اختیار، حتی اگر هرگز از آن استفاده نشود، میتواند به عنوان یک عامل بازدارنده در مقابل رفتارهای نادرست شوهر عمل کند و او را به تلاش برای حفظ و بهبود زندگی مشترک ترغیب نماید.
-
حفظ آرامش روانی: بسیاری از زنان در ازدواجهای ناموفق، احساس میکنند در یک بنبست زندانی شدهاند. داشتن کلید این بنبست، حتی اگر در جیبشان باقی بماند، میتواند بار روانی سنگینی را از دوش آنها بردارد و به آنها آرامش خاطر بدهد.
معایب دادن حق طلاق به زن
از سوی دیگر، اعطای این وکالت از منظر مردان و برخی دیدگاههای اجتماعی، میتواند چالشها و معایبی به همراه داشته باشد:
-
از دست دادن کنترل: مرد به طور سنتی و قانونی، کنترل انحصاری بر پایان دادن به ازدواج را در دست داشته است. واگذاری این اختیار میتواند باعث ایجاد حس ناامنی و از دست دادن کنترل در او شود.
-
ریسک تصمیمات آنی: یکی از نگرانیهای رایج این است که زن ممکن است در پی یک مشاجره کوچک و از روی احساسات آنی، برای طلاق اقدام کند. این دیدگاه معتقد است که این اختیار میتواند ثبات خانواده را در برابر هیجانات زودگذر، آسیبپذیرتر کند.
-
بار مالی ناگهانی: زن میتواند با استفاده از وکالت خود، هر زمان که بخواهد برای طلاق اقدام کند و همزمان تمام حقوق مالی خود مانند مهریه و اجرتالمثل را نیز به اجرا بگذارد. این موضوع میتواند یک بار مالی سنگین و پیشبینینشده را به مرد تحمیل کند.
-
زیر سوال رفتن اقتدار مرد: در نگاه سنتی، این اختیار به عنوان بخشی از اقتدار مرد در خانواده تلقی میشود. اعطای آن به زن ممکن است از نظر فرهنگی، به عنوان تضعیف جایگاه مرد در خانواده دیده شود.
حق طلاق برای زن خوب است یا بد؟
پاسخ به این سوال، یک بله یا خیر ساده نیست. وکالت در طلاق ذاتاً خوب یا بد نیست؛ بلکه یک ابزار حقوقی برای ایجاد تعادل است.
عرف جامعه امروزی به این صورت است که زنان در قبال بخشیدن مهریه از همان روز اول و یا در زندگی مشترک این حق را دریافت می کنند که با توجه به قوانین اقساط مهریه و پذیرفته شدن اعسار مرد در قبال مهریه به نظر شرایطی خوب برای دو طرف می باشد.
برای زنان، در سیستمی که حق پایان دادن به ازدواج به طور نامتقارن توزیع شده، این وکالت یک مزیت بسیار بزرگ و راهی برای دستیابی به حقوق برابر تر است. این ابزار به زن کمک میکند تا از یک ازدواج اشتباه و آسیبزا، با کمترین آسیب روحی و روانی خارج شود.
برای مردان، اعطای این وکالت نیازمند بلوغ فکری و تغییر نگاه از یک رابطه مبتنی بر قدرت به یک زندگی مشترک مبتنی بر مشارکت و توافق است. در نهایت، تأثیر این وکالت بیش از هر چیز به شخصیت، فرهنگ و میزان تعهد دو طرف به زندگی مشترک بستگی دارد.
حق طلاق بهتر است یا مهریه؟
یکی از چالشبرانگیزترین تصمیماتی که بسیاری از زنان در مذاکرات پیش از ازدواج یا در حین طلاق با آن روبرو میشوند، انتخاب میان آزادی عمل (وکالت در طلاق) و امنیت مالی (مهریه) است. اغلب، مردان حاضر میشوند وکالت در طلاق را در ازای بخشش تمام یا بخشی از مهریه به همسرشان بدهند. اینجاست که یک دوراهی بزرگ شکل میگیرد.
-
تحلیل مهریه: مهریه یک حق مالی قطعی و قانونی برای زن است که به محض وقوع عقد، مالک آن میشود. این حق میتواند یک پشتوانه مالی مهم برای زن پس از جدایی باشد. اما مشکل اصلی، فرآیند وصول آن است. دریافت مهریه میتواند یک پروسه حقوقی طولانی و خستهکننده باشد. اگر مرد توانایی پرداخت یکجای آن را نداشته باشد، میتواند دادخواست اعسار (ادعای ناتوانی مالی) بدهد و در صورت پذیرش دادگاه، مهریه به صورت اقساطی و طی سالهای متمادی پرداخت خواهد شد که با توجه به تورم، ارزش واقعی آن به شدت کاهش مییابد.
-
تحلیل وکالت در طلاق: در مقابل، وکالت در طلاق به زن آزادی و سرعت میبخشد. او میتواند بدون نیاز به جنگ و جدلهای طولانی در دادگاه، به سرعت از یک رابطه فرسایشی خارج شود. این مزیت، یعنی حفظ آرامش روانی و جلوگیری از هدر رفتن سالها عمر در راهروهای دادگاه، برای بسیاری از زنان ارزش بسیار بالایی دارد.
-
آیا میتوان هر دو را داشت؟ از نظر قانونی، هیچ منعی وجود ندارد که زن هم وکالت در طلاق داشته باشد و هم مهریه خود را به طور کامل دریافت کند. مرد میتواند یک وکالتنامه مطلق و بدون قید و شرط به همسرش بدهد. اما در عمل، این حالت کمتر اتفاق میافتد. بسیاری از مردان تمایلی ندارند که هم اختیار طلاق را واگذار کنند و هم زیر بار تعهد مالی سنگین مهریه باقی بمانند. به همین دلیل، معمولاً این دو موضوع به یکدیگر گره میخورند و زن ناچار به انتخاب میشود.
-
عوامل تصمیمگیری: انتخاب میان این دو گزینه کاملاً شخصی است و به شرایط هر فرد بستگی دارد. برای یک تصمیم آگاهانه، باید به این سوالات پاسخ دهید:
-
میزان استقلال مالی شما چقدر است؟ آیا برای شروع یک زندگی جدید پس از طلاق، به مهریه به عنوان یک پشتوانه مالی نیاز دارید؟
-
شرایط روحی و عاطفی شما چگونه است؟ آیا ادامه دادن زندگی مشترک به قدری برایتان دشوار است که رهایی سریع، اولویت اصلی شماست؟
-
وضعیت مالی همسرتان چگونه است؟ آیا او توانایی پرداخت مهریه را دارد یا وصول آن یک فرآیند تقریباً غیرممکن خواهد بود؟
-
هزینه عاطفی یک دعوای حقوقی طولانی چقدر است؟ آیا توان و انرژی لازم برای پیگیری یک پرونده طلاق یکطرفه و دشوار را دارید؟
برای مطالعه عمیقتر در این زمینه، میتوانید به مقالات حق طلاق بهتر است یا مهریه و تحلیل حقوقی حق طلاق و مهریه مراجعه کنید.
پیامدهای حقوقی حق طلاق
وکالت در طلاق، با وجود تمام مزایایی که دارد، گاهی سوالات و چالشهای حقوقی خاصی را نیز به همراه میآورد. در این بخش به برخی از رایجترین سناریوهای پیچیده و پاسخ قانونی آنها میپردازیم.
آیا با دادن حق طلاق به زن، حق طلاق مرد سلب میشود؟
پاسخ به این سوال یک خیر قاطع و بدون ابهام است. همانطور که در بخش اول توضیح داده شد، حق ذاتی مرد برای طلاق که در ماده ۱۱۳۳ قانون مدنی به آن اشاره شده، همچنان پابرجا باقی میماند. اعطای وکالت به زن، این حق را از مرد نمیگیرد، بلکه یک مسیر دوم و موازی برای انجام طلاق ایجاد میکند. پس از اعطای وکالت، هم مرد میتواند شخصاً دادخواست طلاق بدهد و هم زن میتواند از وکالت خود استفاده کند.
پشیمانی مرد از دادن حق طلاق
ممکن است مرد پس از مدتی از اعطای وکالت در طلاق به همسرش پشیمان شود. اینکه آیا این پشیمانی اثر حقوقی دارد یا نه، کاملاً به نوع وکالتنامه بستگی دارد:
-
در وکالت عادی (قابل عزل): اگر وکالتنامه از نوع بلاعزل نباشد، پشیمانی مرد کافی است. او میتواند به سادگی به دفترخانهای که وکالت را تنظیم کرده مراجعه و آن را فسخ کند.
-
در وکالت بلاعزل: در این حالت، پشیمانی مرد هیچ اثر قانونی ندارد و او نمیتواند یکطرفه وکالت را باطل کند. وکالت بلاعزل همانطور که از نامش پیداست، غیرقابل فسخ است. تنها راه از اعتبار انداختن چنین سندی، مراجعه به دادگاه و اثبات مواردی مانند فریب، اجبار یا تهدید در زمان تنظیم سند است که اثبات چنین ادعاهایی بسیار دشوار و در عمل تقریباً غیرممکن است.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد شرایط ابطال وکالت در طلاق، مطالعه مقاله ابطال حق طلاق میتواند مفید باشد.
اعتبار وکالت در طلاق پس از رجوع
یک سناریوی جالب حقوقی زمانی رخ میدهد که زن از وکالت خود استفاده کرده و طلاق از نوع رجعی ثبت میشود. در طلاق رجعی، مرد در دوران عده (معمولاً سه ماه) فرصت دارد که به زندگی مشترک بازگردد (رجوع کند). حال سوال این است که اگر زوجین دوباره زندگی مشترک را از سر گرفتند، تکلیف آن وکالتنامه چه میشود؟ آیا با یک بار استفاده، اعتبار خود را از دست داده است؟
در گذشته در این مورد اختلاف نظر وجود داشت. اما هیأت عمومی دیوان عالی کشور در سال ۱۳۹۵ با صدور یک رأی وحدت رویه به این اختلاف پایان داد. بر اساس این رأی، وکالت در طلاق پس از رجوع نیز همچنان معتبر باقی میماند و زن میتواند در آینده مجدداً از همان وکالتنامه برای طلاق استفاده کند، مگر اینکه در متن خود وکالتنامه به صراحت قید شده باشد که اعتبار آن تنها برای یک بار طلاق است. این نکته حقوقی بسیار مهمی است که نشان میدهد قدرت وکالت بلاعزل فراتر از یک بار استفاده است.
فرآیند ها قوانین جدید حق طلاق
داشتن وکالت در طلاق به معنای پایان کار نیست، بلکه آغاز یک فرآیند حقوقی مشخص است. همچنین، بسیاری از افراد در مورد قانون جدید حق طلاق سوالاتی دارند که در این بخش به این ابهامات پاسخ خواهیم داد.
لزوم داشتن وکیل دادگستری و رجوع به دادگاه با وکالت در طلاق
یک تصور اشتباه رایج این است که زن با داشتن وکالت در طلاق، دیگر نیازی به دادگاه ندارد و میتواند مستقیماً به دفتر طلاق مراجعه کند. این تصور کاملاً نادرست است. طلاق در ایران، تحت هر شرایطی، باید به حکم دادگاه انجام شود.
فرآیند عملی به این صورت است:
-
زن باید دادخواست طلاق را در دفاتر خدمات الکترونیک قضایی ثبت کند.
-
از آنجایی که زن به نمایندگی از شوهرش اقدام میکند، باید از حق توکیل به غیر خود استفاده کرده و یک وکیل دادگستری برای شوهرش انتخاب کند. این وکیل در دادگاه به عنوان نماینده قانونی مرد حضور خواهد داشت. این مرحله اجباری است.
-
زن میتواند برای خودش نیز وکیل بگیرد تا نیازی به حضور در جلسات دادگاه نداشته باشد. در این حالت، دو وکیل (یکی از طرف زن و دیگری به وکالت از مرد) مراحل را پیگیری میکنند.
-
در عمل، این فرآیند به نوعی طلاق توافقی تبدیل میشود، با این تفاوت که توافق مرد از قبل در وکالتنامه رسمی ثبت شده است و نیازی به حضور یا رضایت مجدد او نیست.
قانون جدید حق طلاق
بسیاری از افراد عبارت قانون جدید حق طلاق را جستجو میکنند، با این تصور که تغییرات بنیادینی در قوانین ایجاد شده است. لازم است در این مورد شفافسازی شود:
-
اصل قانون تغییر نکرده است: ماده ۱۱۳۳ قانون مدنی که حق طلاق را اصولاً در اختیار مرد قرار میدهد، هیچ تغییری نکرده است. اساس و پایه قانون در این زمینه ثابت است.
-
تغییرات، رویهای هستند: آنچه به عنوان قانون جدید از آن یاد میشود، عمدتاً به قانون حمایت از خانواده و بخشنامههای قوه قضائیه بازمیگردد که تغییراتی در رویه و مراحل طلاق ایجاد کردهاند.
-
مشاوره اجباری: مهمترین تغییر، الزام زوجین به شرکت در جلسات مشاوره پیش از طلاق است. امروزه، تمام درخواستهای طلاق، حتی طلاق توافقی و طلاقی که با وکالت زن انجام میشود، ابتدا باید به مراکز مشاوره خانواده که از طریق سامانه تصمیم مشخص میشوند، ارجاع داده شوند. هدف از این کار، تلاش برای ایجاد صلح و سازش میان زوجین است. این مرحله، فرآیند طلاق را کمی طولانیتر میکند.
برای اطلاع از تأثیر این مراحل بر زمانبندی فرآیند، میتوانید مقاله طلاق با داشتن حق طلاق چقدر طول میکشد را مطالعه کنید.
موارد گرفتن وکالت در طلاق در قانون جدید
این عنوان میتواند دو برداشت متفاوت داشته باشد که برای رفع هرگونه ابهام، هر دو را توضیح میدهیم.
-
برداشت اول (شرایط استفاده از وکالتنامه): اگر منظور این باشد که زن تحت چه شرایطی میتواند از وکالتنامه طلاق خود استفاده کند، پاسخ این است: اگر وکالتنامه مطلق و بدون قید و شرط باشد، زن برای استفاده از آن نیاز به اثبات هیچ دلیل یا شرط خاصی ندارد. او هر زمان که بخواهد میتواند اقدام کند.
-
برداشت دوم (شرایطی که قانون به زن اجازه طلاق میدهد): اگر منظور این باشد که قانون در چه مواردی به زن (حتی بدون داشتن وکالتنامه قبلی) اجازه درخواست طلاق میدهد، باید به شروط دوازدهگانه مندرج در عقدنامهها و مفهوم عسر و حرج اشاره کرد. مواردی مانند اعتیاد مضر شوهر، ترک زندگی به مدت شش ماه متوالی، محکومیت قطعی به حبس پنج سال یا بیشتر، و ضرب و شتم، از جمله این شروط هستند. تفاوت اساسی اینجاست که در این موارد، بار اثبات ادعا بر دوش زن است و او باید در دادگاه ثابت کند که این شرایط رخ دادهاند؛ فرآیندی که بسیار دشوار و زمانبر است. در حالی که وکالت در طلاق، زن را از این مرحله طاقتفرسا بینیاز میکند.